درباره صنایع دستی استان اصفهان

 
استان اصفهان يكی از بزرگ ترين مراكز توليد انواع مختلف ساخته های دستی ايران به شمار می آيد که هنرهای سنتی و صنايع دستی آن از شهرت جهانی برخوردار بوده و همواره محصولات آن به ساير كشورهای جهان به ويژه كشورهای اروپايی صادر می شود. اين استان از گذشته های دور مهد هنرهای زيبا و صنايع ظريفه بوده و آثار بسياری از جمله تزيينات آجری، كاشی كاری، گچ بری و انواع خط در آثار تاريخی اصفهان از حدود قرن ها پيش تا دوره معاصر، بر اطراف و جوانب مناره ها و داخل و خارج مساجد، قصرها و هنرهای زری دوزی و قلم كاری، ترمه و نقره كاری و تذهيب و تحرير انواع كتاب قران و قطعات مينياتور و نقاشی همگی به مركزيت هنری اصفهان گواهی می دهند.
شهرستان های مختلف استان اصفهان دارای صنايع دستی با اهميتی هستند ولی شهرستان های اصفهان و کاشان دو قطب بزرگ و با اهميت صنايع دستی استان به شمارمی آيند که بيش ترين وزنه صنايع دستی ناحيه را به سمت خود متمايل نموده اند. صنايع دستی شهرستان اصفهان و صنايع دستی شهرستان کاشان شامل دست ساخت های زيادی می شوند که مهم ترين آن ها قالی بافی، قلم زنی، خاتم سازی، مينياتور، ميناكاری، قلم كاری، كاشی سازی و کاشی کاری، انواع رودوزی ها (قلاب دوزی، سوزن دوزی، مليله دوزی، چشمه دوزی و ژوردوزی)، فيروزه کوبی، منبت كاری، گلاب گيری و سفالگری هستند.
به طور كلی، طرح و نقش بيش تر دست ساخت های اصفهان اعم از فرش، قلم كار، ظروف قلم زنی، كاشی و دوختنی های روی پارچه تحت تاثير طرح های تزيينی دوران صفويه قرار دارد و طراحان اصفهان به نسبت قدرت درک و مهارت خود از آثار قديمی اقتباس می كنند و با خلاقيت خود آن ها را زيباتر می سازند. سيم كشی، زری كشی، زری بافی، گلابتون دوزی، پولک دوزی، زنجيره بافی، قالی بافی و نساجی از صنايع رايج دستی اصفهان است. اين صنايع در عهد شاهان صفوی رونق فراوان داشت. در دوران قاجاريه بازار صنايع دستی در اصفهان از رونق افتاد ولی بعد از انقلاب مشروطه توسعه يافت.
ديگر صنايع دستی استان عبارتند از: نقش دوزی، ترمه دوزی، زری دوزی، اشک دوزی، تکه دوزی، لندره دوزی، خاتمی، گلابتون دوزی، ده يک دوزی، نقده دوزی، مرواريد دوزی، سرمه دوزی، ابريشم دوزی، مرواريد دوزی، نقاشی، نقره كاری، تذهيب و تحرير انواع كتاب قرآن، نقاشی روی صدف، نمدمالی، خراطی، سيم كشی و زركشی، پولک دوزی، زنجيره بافی، نساجی، پاپيه ماشه، پوست دوزی، گيوه دوزی، عبابافی، گليم بافی، بافت خورجين، مخمل بافی، سكه دوزی، ورشوسازی، مليله بافی، نقش دوزی، زنار دوزی(اريب دوزی)، مضاعف دوزی، شرابه دوزی، اشک دوزی، مخمل دوزی، تکه دوزی، لندره دوزی، تار دوزی، يراق دوزی، سکمه دوزی، شيشه گری، ابريشم دوزی، کتيبه دوزی، مسگری، چاپ پارچه و شرفه دوزی.
صنایع نساجی اصفهان یکی از معروف ترین و بهترین صنایع این منطقه به شمار می آید که در بخش های مختلف محصولات گوناگونی عرضه می کنند. این صنایع عبارتند از: قلم كار، شعربافی، زری بافی، رولحافی، روتختی، رو فرشی، چادر شب بافی، حوله بافی، كرباس بافی، لنگ‌بافی.
قلم کار: قلم كاری و نقاشی روی پارچه از دوران مغول در ايران به وجود آمده است. به اين دليل كه در دوره یاد شده به علت حمايت و پشتيبانی خوانين مغولی پارچه‌های منقوش چينی در بازارهای ايران رونق زیادی پيدا كرده بود و ايرانی ها جهت رقابت با چينی ‌ها دست به ابداع قلم كار زدند كه از مهم ترين شهرهای ساخت قلم كار اصفهان است.
در شهراصفهان بازار مخصوصی به نام بازار چيت‌سازان وجود دارد كه صنعتگران زيادی در آن مشغول ساخت پارچه قلم كار هستند. پارچه های پنبه‌ای در اين كار مورد استفاده قرار می‌ گيرند زيرا رنگ به راحتی روی آن می ‌نشيند از پارچه‌های كتانی به دليل چين و چروک فوق‌العاده و رنگ نشدن آن به راحتی به ندرت استفاده می ‌شود. پارچه ابريشم در گذشته رواج بيش تری داشته ولی امروزه استفاده از آن منسوخ نشده است.
بیش ترپارچه ها امروزه متقال است. پارچه‌هايی كه در گذشته استفاده می ‌شده عبارت است از ابريشم شاه پسند،‌ فروسی، چلوار، ململ. نقوش به كار برده شده درپارچه‌های قلم كار كه تا حدی هم نزديک به نقشه‌ فرش‌های ايرانی است باعث شده اين پارچه تنوع و خريداران زيادی داشته باشد. نقوش عبارتند از: نقوش اسليمی، نقشه‌های مجالس بزمی و شاعرانه چون خسرو شيرين، ليلی و مجنون، ‌يوسف و زليخا، شيرين و فرهاد، مجالس عيش و نوش سلاطين گذشته با ساقيان و رقاصان و مطربان درباره منظره شكارگاه و چوگان مخصوصاً مناظر شكارگوره خر و آهو. مجالس بزمی كه حاوی صحنه‌هایی از داستان های شاهنامه فردوسی و واقعه كربلاست.
شعربافی: شعربافی بافته با ارزشی است که دستگاه آن يک دستگاه عمودی است و شكل بافت آن همان شكل رد كردن پود از ضرب تارهاست. بافته اين دستگاه بسيار سبک، ظريف و دقيق است و شعربافی يكی از پر مشقت‌ ترين كارهاست.
زری بافی: اصفهان يكی از بزرگ ترين مناطق زری بافی است. زری بافی هنری است که از پارچه‌های زربفت تشکیل شده و پارچه‌ای است كه پودهای آن طلاست. هنر زری بافی بر اساس نظر پروفسور گريشمن سابقه بسيار کهنی در ايران دارد. به طوری كه بر روی كاشی های زمان هخامنشی و ساسانی نقشی از اين پارچه‌ها يافت شده است. در حال حاضر ماده اوليه اين كار ابريشم و نخ های گلابتون است با عيار 20 تا 22 كه برای بافت زمينه از ابريشم ساده و برای بافت نقوش از نخ ابريشم با روپوش طلاب و نقره استفاده می ‌شود.
برای توليد زری دو نوع دستگاه وجود دارد: 1- دستگاه سنتی دستوری 2- دستگاه يا اكارد يعنی دستگاه بافت پارچه معمولی. در توليد زری از طرح‌ها و نقش های اصيل سنتی استفاده می شود و به جرأت مي‌توان اظهار نمود كه بیش تر نقش های سنتی و حتی نقش‌های پيچيده طی قرون و اعصار متمادی توسط هنرمندان زری ‌باف بر روی پارچه زری پياده شده است. اين طرح‌ها نه فقط شامل طرح‌های ويژه پارچه بلكه شامل طرح ها و نقش های ويژه سنگ و سفال و فلز و قالی و حتی طرح‌های ظروف مينياتوری نيز می ‌شود كه با ذوق و مهارت سرشار طراحان و بافندگان به اجرا در آمده است.
ابريشم جزو مواد اوليه جهت بافت زری است كه بافندگان آن را از شهر كاشان به صورت چله خريداری می كنند وگلابتون يک يا چند تار ابريشم است كه نخ طلا را دور آن می ‌پيبچند.
رو لحافی، روتختی، رو فرشی: اين نوع دست بافت‌ها در چند نقطه از اصفهان وجود دارد. اين نوع پارچه‌ها از نخ‌های ابريشمی،‌ويسكوز و پشمی بافته می ‌شود و برای بافت آن ها از يک دستگاه 8 وردی استفاده می ‌كنند.
كرباس بافی: اين نوع پارچه ساده در روستای كرد‌آباد اصفهان بافته می ‌شود و تمام دستگاه‌ها ماشينی هستند و فقط يک استفاده سنتی در اصفهان وجود دارد كه اكنون كار نمی ‌كند. كرباس پارچه‌ای ساده و سفيد رنگ است كه نوع و صرف آن بستگی به بافت، ضخامت پارچه و نوع نخ مصرفی دارد. دستگاه كرباس بافی از 2 ورد هست تا
G ورد و بیش تر دستگاه‌های دستی 4 وردی هستند و درهنگام بافت وردها دو به دو پايين و بالا می روند. دركرباس‌بافی يا ارمک بافی معمولاً نخ پود پنبه‌ای است و نخ تار مرسيزه، بافت و نخ كشی اين نوع پارچه ساده و فقط از رنگ سفيد استفاده می ‌شود.

لنگ‌بافی: بافته هنری دیگری است که هم اکنون بسيار كم در اصفهان بافته می ‌شود. شايد در حدود 3 تا 5 كارگاه موجود باشد كه هنوز به صورت سنتی در اصفهان كار می ‌كنند. درمنطقه باباقاسم اصفهان،‌ مواد اوليه ی كار، نخ پنبه‌ای است. ابزاركار: ماسوره، قرقره، نشانه و ماكو است. دستگاه به صورت عمودی و پارچه افقی بافته می ‌شود. نحوه ی طراحی به گونه‌ای است كه فقط يک بار طراحی تارها صورت می گيرد و هر بار كه نخ طراحی به اتمام رسيد؛ نخ ديگری به دنبال آن وصل می شود. (نحوه ی طراحی به صورت 1 – 4 و 3 و 2 است كه دو ورد، دو ورد حركت می ‌كند 1 و 2 – 3 و 4) كه در اصطلاح بافندگی به آن كاربندی می گويند. لنگ‌هایی كه به صورت ماشينی و دستی بافته می ‌شوند هر دو يک كيفيت دارند.

چادر شب: يكی ديگر از پارچه‌های سنتی رایج در اصفهان است كه هم اکنون به علت گرانی مواد اوليه دستگاه سنتی جمع‌آوری شده و کم تر بافته می شود. دو نوع چادر شب چهارخانه و بندری در اصفهان بافته می ‌شود. جنس اين چادرشب‌ها از پنبه، پلی‌استر و يا ديسكوز است و معمولاً رنگ‌های آن قرمز و سفيد است. قسمت طراحی در چادر شب بسيار مهم است و رنگ و نقش آن به همين قسمت مربوط می شود بیش تر چادر شب‌ها را برای پيچيدن تشک و لحاف استفاده می كنند و اگر رنگ آن تيره باشد به عنوان لباس از آن استفاده می ‌شود.
هم چنین انواع رودوزی ها نیز در استان اصفهان مرسوم است که چشمه دوزی قدیمی ترین نوع رودوزی این منطقه به شمار می آید. چشمه دوزی معمولاً روی پارچه‌های سفيد يا رنگی با نخ هم رنگ و گاهی با نخ های رنگارنگ بدون نخ‌كشی پارچه دوخته می ‌شود. سادگی طرح اهميت بسيار دارد. اين دوخت معمولاً توسط نقشه و شمارش الياف كتان انجام می ‌گيرد و زيبايی آن به علت زيبايی و ظرافت كار است. گاهی اوقات يک نخ به طور چهارخانه از پارچه كشيده می ‌شود و سپس به طور مايل پر می ‌شود. بيش تر نقش ها به صورت بسته جقه است. درويش دوزی نيز شبيه چشمه دوزی است ولی در آن از نخ‌كشی كم تری استفاده می ‌شود.
زری دوزی: عمل زری دوزی معمولاً بر روی پارچه تور و توسط نخ ابريشمی رنگ خام و رنگ طلايی دوخته می ‌شود و به اين عمل دوختن زری يا زربفت كردن می ‌نامند. نقوش مورد نظر دراين كار نقوش گل با حاشيه دالبر، ابتدا نقشه بر روی پارچه تور پياده می ‌شود سپس قسمت هايی را كه بايد تار لای پود آن كشيده شود جدا می ‌شود و دوزنده شروع به دوخت تارهای جديد لای پود می ‌كند. علاوه بر رنگ طلايی از رنگ قرمز، سبز و نارنجی نیز برای تزيين دمپای شلوار و يا جليقه استفاده می ‌شود.
سرمه‌دوزی: سرمه در لغت سنگی است براق كه می سایند و سوده آن را به چشم می كشند و بهترين آن سرمه اصفهان است. به طور کلی سرمه ‌دوزی به دوخت هايی گفته می شود كه با استفاده از انواع سرمه‌ها انجام گيرد. البته نخ سرمه نخی است كه با استفاده از طلا ونقره يا مطلا و آلياژها به صورت لوله‌ای صاف و محكم با انعطاف و يا به صورت چهارگوش مربعی يا مسطيلی تابيده شده است. اين نخ حالت ارتجاعی دارد و نبايد آن را با مليله اشتباه گرفت زيرا نخ مليله به هيچ عنوان حالت ارتجاعی ندارد. نقوش استفاده شده در سرمه‌دوزی شامل گل های گلدانی، محرابی،‌ حاشيه‌ای، جناغی، محرابی، محرماتی،‌راست و كج، انواع بسته جقه‌ها سروی، سروچه، گل بادامی و انواع خطوط، پرندگان مانند طاووس وجغد هستند. اين دوخت معمولاً ‌روی مخمل، ماهوت، ابريشم، تافته اطلس و ساتن دوخته می شود. ابتدا طرح را روی كاغذ می ‌كشند و روی پارچه می ‌اندازند و آن را به وسيله پنبه و ابريشم برجسته می ‌كنند و آن گاه داخل آن را سرمه‌دوزی می ‌كنند.
نقره دوزی: نقره دوزی يكی ازعوامل تزيين پارچه است كه دوخت با استفاده از نخ‌های فلزی و نقره‌ای و طلايی پهن شده و مسطح دوخته می شود. اين دوخت بر روی پارچه‌های مخمل، ابريشم، تافته، اطلس و كتان انجام می ‌شود. اين نوع دوخت در جنوب به شيوه خاصی انجام می ‌شود و نام خوس دوزی به خود می ‌گيرد.
نقوش مورد استفاده در نقره دوزی شامل: بته جقه، گل مرغ،‌ستاره‌های 5 و 6 و 8 و 12 پر، خطوط اسليمی ختایی، گل های حاشيه‌ای،جناغی و...است و محصولات توليد شده شامل، سفره، چادر، روسری و پرده است.
ده يک دوزی: به نوعی دوخت اطلاق می ‌شود كه نخ و سوزن از يک نقطه زمينه ده بار عبور داده شده و يا ده لانخ شكل گرفته به وسيله يک بست روی زمينه دوخته می شود. دوخت ده يک دوزی بر روی پارچه‌های اطلس، تافته، مخمل،‌ماهوت و چلوار انجام می ‌شود و محصولات آن شامل: لباس ها، سفره قند، پرده خانه خدان، كلاه، جای قلمدان، قاب آيينه و ... می ‌شود. از نقوش مورد استفاده در ده يک دوزی می ‌توان بازوبندی، شاه عباسی، قاب قابی، افشان، محرابی، انواع اسليمی‌های بته جقه‌ای، ترنج، نيم ترنج و تصاوير انسانی و حيوانی را نام برد.
گلابتون دوزی: در گلابتون دوزی پارچه بر روی دستگاه دايره مانند خاصی قرار می ‌گيرد كه توسط پيچ موجود در كنار دستگاه می ”وان پارچه را شل و سفت كرد و سپس با نخ زری گلابتون دوزی را آغاز می ‌كنند. پارچه‌های مورد استفاده در گلابتون دوزی مخمل،‌ابريشم، تافته،‌اطلس، ماهوت، پشم و كرباس است كه بيش تر در قديم استفاده می شده است. امروزه از كرپ و ساتن برای اين كار استفاده می ‌شود رنگ های استفاده شده در گلابتون دوزی مشكی،‌فيروزه‌ای، زرد، سبز، نارنجی و عنابی است.
شرفه دوزی: شرفه دوزی نیز مانند گلابتون دوزی است با اين تفاوت كه ابتدا طرح را توسط نخ گلابتون بر روی كار مشخص می ز‌نند و سپس با نخ هم رنگ گلابتون آن را به پارچه می ‌دوزند و حلقه‌هایی از گلابتون ايجاد می‌شود. رنگ مورد استفاده در كار شرفه‌دوزی؛ سبز، ارغوانی، مشكی و سرخ است و نقوش مورد استفاده درآن شامل نقوش گلدسته،‌حلقوی، دالبر يا زيگزاگی، شمشيری، تيغی، گل گدانی و ماری است. كاربرد شرفه‌دوزی در نساجی سنتی در ساخت لباس، پرده، روميزی و سفره قند است كه البته برای تزيين مورد استفاده قرار می‌گيرد.
ابريشم دوزی: به نوعی دوخت اطلاق می ‌شود كه نقش آن را نخ گلابتون به شيوه ساقه‌دوزی سوزن‌دوزی می ‌شود و بر روی انواع پارچه‌های اطلسی، مخمل تافته وساتن انجام می‌گيرد. دو كار توسط نخ‌های طلایی و نقره‌ای مشخص می ‌شود و داخل آن توسط نخ‌های ابريشمی رنگ دوخته و پر می ‌شود. كاربرد آن در حاشيه لباس ها، جلد قرآن، پرده، كوسن، روميزی و حاشيه پايين شلوار است.
مخمل دوزی: به نوعی سوزن‌دوزی اطلاق می ‌شود كه بخيه‌های دوخته شده بر روی طرح پس از اتمام كار به صورت مخمل ديده می ‌شود كه به دو صورت دوخته می شود.
1- ميله‌ای از لای حلقه‌های دوخت عبور می ‌كند يعنی دوخت به دوژيله‌ای انجام می ‌شود كه پس از پايان دوخت از آن خارج می ‌شود.
2- دوخت به دور يک مقوا انجام می‌شود كه بعد از اتمام حلقه‌ها از وسط بريده می‌شود.
شرابه دوزی: رشته و منگوله‌هایی كه از كنار و حاشيه چيزی بياويزند يا لوله‌هایی از شيشه باريک كه از داخل آن ها نخ بيرون كنند را شرابه دوزی می گویند.
اشک دوزی: دوختن مرواريدهایی است كه شكل و فرم قطره اشک را دارند و بر روی پارچه مخمل ماهوت يا ساتن بافته می‌شوند. اين تزيين به طور تلفيقی همراه سرمه دوزی يا مليله‌دوزی استفاده می ‌شود.
مضاعف دوزی: اين دوخت يكی از دوخت های رايج قفقاز بوده و امروزه در اصفهان رايج است. وقتی بخيه‌ها در دو مرحله روی هم دوخته شده و نيز رنگ های مورد استفاده از نظر تيرگی بردوخت قبلی مضاعف بوده باشد، این دوخت شکل می گیرد. رنگ استفاده درنخ زيرين روشن‌تراست و نخ رویی تيره تر و رنگ ها همگون با رنگ پارچه انتخاب می ‌شوند.
سكمه دوزی: به نوعی دوخت اطلاق می شود كه با فشار آوردن به وسيله دوخت بر روی پارچه كيفيت بافت را تغيير داده و آن را به شكل دل خواه در می‌آورند. سكمه‌دوزی يكی از ويژه دوخت هایی است كه مختص اصفهان بوده به آن معمولاً شبكه‌دوزی، اشرفی‌دوزی، ستاره‌ دوزی يا قلب‌دوزی هم می‌گويند. هم چنين در نوع ديگری از سكمه‌دوزی به دوخت هایی اطلاق می‌شود كه تار يا پود يا هر دو را از نقطه يا نقاط معينی از پارچه می ‌كشند و جای آن را با سوزن دوزی به طوری كه نقش منظمی پديد آيد؛ پر می كنند.
مليله دوزی: به دوخت هایی اطلاق می ‌شود كه با استفاده از طلا و نقره و آلياژ مختلف كه به صورت لوله‌ای در آمده‌اند، انجام می‌شود. مليله بر خلاف سرمه (نخ های سرمه) قابليت انعطاف ندارد و بر اثر كشش زياد از فرم خود خارج می ‌شود. مليله‌دوزی بر روی انواع پارچه‌ها انجام می‌گيرد. با شكل و فرم دادن به مليله‌ها و عبور دادن نخ گلابتون از مركز آن، آن را بر روی پارچه محكم می‌كنند.
باتيک: رنگرزی پارچه انواع مختلفی دارد كه يكی از انوع آن باتيک نام دارد. لوازم مورد استفاده در باتيک رنگ های گياهی و شيميايی رقيق و پارافين صمغ و سقز است. باتيک انواع مختلف دارد كه رايج‌ترين نوع آن بدين صورت است كه ابتدا طرح را توسط پارافين بر روی پارچه می ‌كشند و قسمت های دلخواهی از پارچه را رنگ می‌كنند و قسمت های پارافين زده شده رنگ نمی ‌گيرد بعد از خشک شدن رنگ دوباره قسمت های دلخواه بعدی توسط پارافين ثابت می‌شود و اين كار تا اتمام رنگرزی ادامه می ‌يابد و در نهايت پارافين‌ها توسط اتو و حرارت ذوب شده و پارچه رنگ های خود را نمايان می‌كنند.
كار باتيک بر روی انواع پارچه‌ها می تواند انجام شود و خصوصيت عمده باتيک لطيف بودن و شفاف بودن رنگ هاست به طوری كه نوراز طرف ديگر پارچه رنگ شده رويت شود.
درمیان بافته های داری استان اصفهان؛ قالی اهمیت و ارزش بسیار زیادی دارد. اصفهان در زمان صفويه يكی از مراكز عمده توليد قالی و فرش و بافت قالی های زربفت بوده است. تعداد رنگ های استفاده شده در قالی‌های اصفهان درقديم بسيار محدود بوده و به شيوه فارسی بافته نمی‌شده است. طرح بسيار معروفی كه در روستاهای اطراف اصفهان بافته می ‌شود طرح‌های گل شاه عباسی است. از رنگ‌های گياهی مورد استفاده در رنگ كردن پودها: روناس، پوست انار، ‌پوست گردو، زاج سفيد و غيره را می توان نام برد.
از مهم ترين نقوشی كه دربافت فرش و قالی اصفهان مورد استفاده قرار می ‌گيرد نقوش بختياری (چهارمحال بختياری) و جوشقانی (جوشقان) است.
رنگ‌های فرش اصفهان در زمينه لاكی، سرمه‌ای، قهوه‌ای، آبی، نخودی، سفيد، سياه و خاكستری است. قالی‌بافی در سراسر اصفهان پراكنده است، قالی اصفهان امروزه دارای طرح‌های جديدتری با نقوش شاه‌عباسی، اسليمی،ختایی، لچک ترنج و غيره است. امروزه استادكاران زيادی در زمينه طراحی فرش دراصفهان مشغول به فعاليت هستند و گاهی اوقات طرح های آن ها به طور كلی با حفظ اصالت با طرح‌های قديمی متفاوت است و رشته طراحی فرش يكی از مهم ترين رشته‌های هنری اصفهان به شمار می آید. هنر فرش بافی در ديار هنر پرور اصفهان، با توجه به قدمت هنرهای ملی و سنتی، دارای منزلتی سزاوار تحسين است. هنرمندان با ذوق، تمامی عشق و ايمان خود را در خلق اثرهای جاويدان به کار می برند تا دست آوردهای زيبايی از هنر ايرانی به يادگار بماند. استفاده از مواد طبيعی و رنگ های گياهی ثابت در بافت فرش های اصفهان هنر قالی بافی منطقه را ممتاز و طرح ها و نقش های بی مانند آن و تلفيق کم نظير رنگ با نقش، درخشش بی نظيری به فرش اين خطه داده است و فرش اصفهان را در زمره ممتاز ترين فرش های جهان قرار داده است.
هنر قالی بافی در زمان صفويه به اوج ترقی خود رسيد در برخی از گزارش های جهانگردان به قالی های نفيس و بی نظيری اشاره شده که ايوان کاخ هايی مانند عالی قاپو، هشت بهشت و چهل ستون به وسيله آن ها مفروش بوده است، هنوز هم فرش اصفهان از نظر رنگ و طرح و بافت و کيفيت رنگ ها مشتاقان خود را حفظ کرده و در بازارهای جهانی از هر جهت دارای جايگاه ويژه ای است. فرش بافی از پيش از اسلام در شهرستان اصفهان رواج داشته است و در روزگار شاه عباس بزرگ و جانشينانش، فرش های نفيس ابريشمين، در كارگاه های فرش بافی شاهی اصفهان بافته می شد. اصفهان در آن روزگار مركز بزرگ داد و ستد فرش های گران بها بود و بازرگانان از هندوستان و كشورهای اروپا به آن جا روی می آوردند. حاشيه فرش يكی از مهم ترين عناصر بافت در فرش و قالی اصفهان است. حفظ حاشيه و نقش حاشيه آن است كه بايد با سنخيت كامل بافتن فرش باشد كه گاهی فرش تا 3 حاشيه را در بر می گيرد.
نقوش هراتی، بوته‌ای، خرچنگی، گل حنایی، لچک ترنج، ميناخانی، شاه‌عباسی (اسليمی ختایی)، بيد مجنون، جوشقانی (بدون لچک و ترنج) گلدانی (كم تر رايج است)، محرابی، قاب قابی و ماهر د رهم (يا همان هراتی) از جمله طرح های رایج فرش اصفهان هستند. گليم نیز در مناطق مختلف استان اصفهان بافته می شوند و از اهمیت زیادی برخوردار است. عموماً شاد و روشن هستند و طرح ها كاملاً ذهنی باف هستند. بافت گليم در ميان عشاير جزو لاينفک زندگی روزانه آن هاست. شيرازه پيچی كناره گليم‌ها در گليم‌ها و بافته‌های اصفهانی از تنوع خاصی برخوردار است و به دليل ساكن شدن ايلات و عشاير قشقايی در اصفهان طرح ها و بافته‌های مختلفی مانند بافت جاجيم و خورجين با طرح های خاص قشقايی در اصفهان رايج است.
مينياتور و تذهيب: مينياتور و تذهيب يكی از هنرها و صنايع دستی رايج در اصفهان است كه بسياری از اصفهانی ها به طور موروثی در خانواده‌شان رواج دارد. مينياتور و تذهيب علاوه بر اين كه بر روی كاغذهای مخصوص نقش می شوند و قاب می‌شوند بر روی اشياء ‌خاصی نيز كشيده می‌شوند مثل جعبه‌های مختلف، جا قلمی‌ها و اشيای ظريف و گران قيمتی كه از عاج ساخته می‌شوند. رنگ های مورد استفاده دراين كار می ‌تواند گياهی و يا شيميايی باشد. برای دورگيری كردن كار كه يكی از مهم ترين قسمت های كار است از جوهر مازو كه تركيبی از دوده + صمغ عربی + نمک يا زاج + مازو است استفاده می‌شود. قلم‌موی مورد استفاده معمولاً به شيوه سنتی از موی سنجاب درست می شود اين موها بايد نرم باشد و برای هر قلم به اندازه خود قلم موی حيوان را چيده و به وسيله شانه‌ای اين موها را صاف می ‌كنند سپس كرک موها را گرفته درون قيف مخصوصی كه برای مرتب كردن موها درست شده می ‌گذارند سپس موها را در انتهای پرغاز يا كبوتر و ياتيغ جوجه تيغی قرار داده ثابت می كنند. امروزه بهترين قلم موها از موی رویيده بر مهره دوم گردن گربه 2 ساله به دست می ‌آيد كه در انتهای تيغ جوجه تيغی ثابت می‌شود.رنگ‌های مورد استفاده در مينياتور و تذهيب می‌تواند جسمی (غليظ) و روحی (رقيق) باشد. طرح های مينياتور: شامل پيكره‌ها، صحنه‌های نبرد، سواران، چوگان بازی چهرها، ساقيان، زيبارويان و نقوش مينياتوری جديد و نقوش مذهبی است و نقوش تذهيب عموماً نقوشی مشخص شده و منسجم با تركيبی از خطوط اسليمی و ختایی و شمسه‌ها و شرفه‌ها است.
خاتم سازی: يكی از گونه های زيبا و هنرمندانه صنايع دستی اصفهان است که یادآوری آن نام اصفهان را به خاطر می آورد. اين هنر بی بديل و كم نظير در واقع هنر آرايش سطح اشيای چوبی به صورتی شبيه به موزاييک با مثلث های كوچک با طرح هايی زيبا و دلنشين است. گرچه تاريخ دقيقی از قدمت هنر خاتم سازی در دست نيست ولی کهن ترين‌ نمونه‌های ‌خاتم‌ که‌ تاکنون به‌ دست‌ ما رسيده از دوره‌ صفوی است‌.‌ اين‌ هنر ويژه ايران است‌ و چنين تصور می شود که‌ برای اولين بار خاتم‌ سازی در شهر شيراز‌به وجود آمده است‌.‌
آثاری که‌ از زمان صفوی باقی مانده، نشان می دهد که‌ اين‌ هنر در اين دوره رواج کامل‌ ‌داشته و درب کاخ ها، رحل های قرآن، صندوق های مقابر و صندلی‌ ها را خاتم‌ کاری ‌‌می کردند. صندوق‌ مرقد حضرت علی عليه السلام در نجف از ظريف ترين‌ شاهکارهای ‌خاتم‌ سازی جهان است‌ که‌ به دست‌ يک استاد شيرازی ساخته شده و از زمان صفوی باقی مانده است‌ ‌و نيز قسمت هايی از صندوق‌ منبت مقبره شيخ صفی در اردبيل از خاتم‌ است‌‌‌. در زمان صفوی مرکز خاتم‌ سازی شهر اصفهان بود اما بعدها اين‌ هنر در شيراز رواج بيش تری پيدا کرد.‌ اصل صنعت خاتم سازی از شيراز است ولی از 50 سال قبل به اين طرف عده ای از خاتم سازان شيراز به اصفهان يا تهران مهاجرت كرده و كارگاه خاتم سازی تاسيس نموده اند. در اصفهان علاوه بر اشيای خاتم كه به شيوه شيرازی ساخته می شوند قسمتی از مصنوعات خاتم را با نقاشی زيرروغنی، نقره و ميناسازی توام می كنند. مثلا يک نوع جعبه خاتم توليد می شود كه رويه آن نقاشی مينياتور است. هم چنين جلد آلبوم عكس ها را با حاشيه خاتم می سازند كه متن آن ها نقاشی و تذهيب و نقره كاری و قلم زنی شده است. از مجموع توليد خاتم اصفهان 60 درصد مصرف داخلی كشور و 40 درصد بقيه صادراتی است.
هنگام ساختن باغ دلگشا در روزگار تيموريان در برخی از بخش های چوبی آن، خاتم به كار رفته است سلطان احمد جلاير كه در سده 8 ه. ق فرمانروايی می كرده است. در هنرهای گوناگون از جمله هنر خاتم بندی مهارت داشته است. اين هنر ويژگی شرقی دارد و خاتم اصفهانی در هيچ جای دنيا همانند ندارد. درسال 1937 وقتی كه رضا شاه پهلوی می خواست 400 متر مربع ديوار كاخ جديد خود را در تهران خاتم كاری كند، از روش فنی كه قرن ها در ايران متداول بوده و به نام خاتم كاری يا خاتم بندی مشهور بوده است، استفاده كرد. او هفتاد خاتم كار را با شاگردانشان سه سال به كار گماشت تا كار خاتم كاری ديوار كاخ جديد پايان يافت. اين امر نمايانگر آن است كه اين هنر تا اين زمان سخت پايدار بوده است. خاتم كاری هنوز هم برای تزيين صندوق ها و جعبه ها، قاب عكس ها و تكه های سازهای موسيقی و ساير اشيا به كار برده می شود. علاوه بر اصفهان خاتم سازان شيراز نيز در اين هنر شهره هستند و خاتم هايی كه به وسيله هنرمندان اصفهان و شيراز تهيه می شود خريداران بسياری دارد.
در هنر خاتم سازی مواد اوليه را به صورت منشورهايی به ابعاد 1 تا 2 ميلی متر رنگ آميزی كرده و با پهلوی هم چيدن آن ها طرح های مختلف خاتم را به وجود می آورند هر قدر دقت و ظرافت بيش تری در اين زمينه به کار رود و ‌هر چه‌ طرح ها و اشکالی که‌ با اين‌ مثلث ها به وجود می آيند منظم‌ تر باشند خاتم‌ مرغوب تر است‌. البته مرغوبيت مواد اوليه به کار رفته در خاتم‌ نيز ‌باعث‌ بالا بردن‌ ارزش‌ آن می شود.‌ خاتم‌ سازان برای تهيه محصولات خود از مواد اوليه متنوعی استفاده‌ می کنند که‌ در کم تر ‌صنعت دستی ديگری اين‌ چنين تنوع مواد اوليه به چشم می خورد. اين‌ مواد شامل‌ چوب های گوناگون مانند چوب فوفل‌، آبنوس، نارنج‌ و عناب، استخوان های مختلف مانند استخوان ‌شتر، گاو، اسب‌ و هم‌ چنين عاج، صدف، مفتول های مسی و برنجی و ندرتا نقره و طلا‌ است. در سال های اخير هنرمندان خاتم ساز با انسجام بيش تر توليدات مرغوب تری را برای گردشگران مخصوصا خارجيان عرضه می كنند.
مينا کاری: عبارت از نقشه برجسته بر روی اشيای گوناگون است. اين صنعت از هنرهای بسيار زيبا و ظريف استان اصفهان است که مانند بسياری از هنرهای ديگر برای اولين بار در ايران به وجود آمده و سپس به ساير کشورها راه يافته است.
هنر ميناسازی از دوران صفوی رونق يافت و پس از اين دوره اصفهان يكی از مراكز مهم نقره كاری و برنج كاری دنيای اسلامی شد. بهترين شاهد اين مدعا گلدان ها، ظروف زيبا، سينی های مسی و برنجی، نقل ها، شمعدان ها و آفتابه لگن هايی است كه امروزه در اصفهان ساخته می شود. به طور كلی شيوه ميناسازان دوره صفويه نقش های اسليمی و گل بود. هنرمندان صفوی غالبا از رنگ قرمز استفاده نمی كردند و به همين دليل است كه در هيچ يک از آثار اين دوران رنگ قرمز ديده نمی شود. بعد از صفويه به علت اوضاع خاصی كه در ايران به وجود آمد تا مدت ها از كارهای فلزی و ميناكاری چندان خبری نبود و يا حداقل اگر بود از رونق ويژه ای برخوردار نبود. در زمان افشاريه و زنديه كم تر می توان نشانه هايی از فلزكاری و نقاشی روی فلز سراغ گرفت. اما در زمان قاجاريه زرگران، ظروفی را كه جنبه صنعتی داشت ساخته و روی آن را با مينا نقاشی كرده اند. قليان هايی از طلا و نقره ساخته و روی آن ها را طرح های برجسته انداخته و با مينا و سنگ های قيمتی تزيين نموده اند. دراصفهان انواع و اقسام ظروف برنجی مانند: سينی های بزرگ و كوچک، قنديل، چراغ های مشبک و انواع كاسه، بشقاب، شمعدان و غيره می ساختند. در قديم رنگ هايی که در مينا کاری به کار می رفته از رنگ های طبيعی بوده است. مينا کاران برای تهيه رنگ قرمز از طلا، رنگ سبز از مس و رنگ زرد از گل ماشی استفاده می کنند. هنر مينا کاری شامل فعل و انفعالات پيچيده ای است و از نقش های اسليمی و گل در نقوش آن بسيار استفاده شده است.
ميناسازی در سال های اخير با افزايش سياحان توسعه و بازار مناسبی يافته است. موارد مورد استفاده ميناسازی عاج، استخوان، مقوا و چوب است. در اين صنعت استادان از نقاشی های ديواری دوره صفوی الهام گرفته اند كه اين كار تا امروز نيز ادامه دارد. نقوش مينياتور و مينا از لحاظ سبک و شيوه هنری هيچ گونه تفاوتی با يكديگر ندارند. لكن از لحاظ جنس، رنگ و نحوه به كارگيری و تكميل، متفاوتند. پودر رنگ های مينياتور از رنگ های معمولی است كه با آب رنگ و گواش و كمی چسب سيرشم يا صمغ يا نبات مخلوط می شود. در صورتی كه پودر رنگ ميناسازی با تركيبات شيميايی تهيه شده باشد پس از نقاشی در كوره حرارت داده می شود تا پخته و ثابت شود. رنگ مينا روی پلاک و اشيای فلزی كه از طلا، نقره و مس ساخته شده اند می نشيند. معمولا مينای اصفهان روی مس كه فلزی ارزان تر است كار می شود. به طور كلی نسبت مرغوبيت ميناكاری و مينياتورهای اصفهان بستگی به مهارت و استادی نقاش مينياتور ساز دارد. لذا مينياتورها و ميناهايی كه تماما به دست استاد ماهر ساخته شده باشند، كمياب و بسيار گران هستند. حدود 30 درصد محصولات مينياتور و مينای اصفهان به صورت كالای صادراتی مستقيما به خارج از كشور حمل می شود و بقيه در فروشگاه های داخل كشور و به صورت خرده فروشی عرضه می شود. چای خوری، شربت خوری، جاسيگاری، آلبوم عكس، قاب عكس ميناسازی شده و... از اشيايی هستند که بيش تر به خارج صادر می شوند.
فيروزه كوبی: فيروزه كوبی يكی از صنايع دستی استان اصفهان است و جزو معدود رشته هايی است كه دارای سابقه تاريخی چندانی نيست و قدمت آن به حدود 60 سال قبل باز می گردد. در آن زمان در مشهد کار فيروزه كوبی به روی زينت آلات مانند دست بند، گل سينه، گوشواره و … شروع شد و بيست سال بعد اين هنر توسط استادان فن به اصفهان منتقل شد. در اصفهان فيروزه كوبی به غير از جواهرات در ظروفی مانند بشقاب، ليوان، گلاب پاش و… نيز مورد استفاده قرار می گيرد. در حال حاضر صنعت دستی فيروزه كوبی فقط در اصفهان رايج و صنعتگران شاغل در اين رشته محدود و منحصر به تعدادی انگشت شمار می شود.
در زيور آلات و ظروف فيروزه کوبی قطعات ريز سنگ فيروزه به شکلی خاص بر قسمت هايی از سطح اشيای مورد نظر در کنار هم چيده می شود، با اين کار اشکال زيبايی در شيی مورد نظر پديد می آيد و زيبايی و جلوه خاصی به آن می دهد. يكی از كارهای جنبی صنعت فيروزه كوبی كار تهيه زير ساخت است كه در كارگاه های زرگری و به طور جداگانه انجام می شود. در کارگاه های زرگری پس از آماده شدن شيی مورد نظر قسمتی که بايد فيروزه کوبی شود مشخص شده و به کارگاه فيروزه کوبی منتقل می شود. در کارگاه فيروزه کوبی پس از انتخاب سنگ های متناسب با سطح مورد نظر، آن ها را گرم كرده (در حدود 30 درجه) و ضمن حرارت دادن روی قسمت هايی كه بايد فيروزه كوبی شود، لاک پودر شده (لاک گردويی) می پاشند قسمتی كه پودر لاک تقريبا ذوب شده و سطح قسمت مربوط را می پوشاند. در حالی كه هنوز لاک بر سطح شيی نرم و مذاب بوده و حالت چسبندگی دارد مقداری از خرده سنگ های فيروزه كه برحسب اندازه لازم از قبل آماده شده روی كار قرار می دهند. سنگ ها بايد طوری در كنار هم قرار گيرند كه حتی الامكان فاصله ای بين آن ها باقی نماند. اگر در ميان سنگ ها فاصله ای ماند، حرارت را کمی افزايش می دهند و مقدار ديگری پودر لاک بر روی سنگ ها می پاشند تا زمانی كه لايه ای لاكی به صورت مذاب درآمده و سپس با افزودن سنگ های ريزتر سعی می كنند تا سنگ ها كاملا در كار جای گرفته و با اصطلاح بر آن بنشيند اين عمل را معمولا با كمک دست انجام می دهند به اين ترتيب كه با دست سطح فيروزه ها فشار می آورند تا به خوبی به سطح كار بچسبند. پس از سرد شدن شیی، قسمت های لاک شده به صورت سخت و سفت در می آيند. بعد از اين مرحله قسمت های پوشيده شده از لاک و سنگ فيروزه را به وسيله سنگ سمباده (آب ساب) می نمايند تا قسمت های اضافی لاک و برجستگی های جزيی سنگ ها ساييده و صيقلی شود. در اين جا سنگ های فيروزه به رنگ فيروزه ای و لاک به رنگ تقريبا سياه (قهوه ای تيره) در بين فواصل سنگ ها نمايان می شود.
آخرين مرحله كار فيروزه كوبی پرداخت كاری است كه در دو مرحله انجام می شود. مرحله اول پرداخت قسمت های فلزی است كه در كارگاه زرگری يا چرخ كاری انجام می شود و لايه كور و تيره رنگی را كه بر روی قسمت های فلزی در حين عمل فيروزه كوبی ايجاد شده به وسيله ابزارهای دستی و يا تيغه ای چرخ كاری از روی آن می زدايند و سپس اين قسمت های فلزی را پوليشی می كنند تا شفاف شود و حالتی صيقلی پيدا كند. مرحله دوم پرداخت محصول فيروزه كوبی شده است كه پس از پوليش قسمت های فلزی شيی دوباره به كارگاه صنعتگر فيروزه كوب برگشت داده می شود ودر آن جا سطح فيروزه كوبی شده را به وسيله روغن زيتون يا روغن كنجد پوليش می نمايند تا اين قسمت ها نيز شفاف و درخشان شود.
نكته مهم در فيروزه كوبی در درجه اول نصب صحيح فيروزه بروی فلز است به گونه ای كه دارای قدرت كافی بوده و هنگام پرداخت قطعات فيروزه از آن جدا نشود و ديگر اين كه هر چه ظرف فيروزه كوبی شده پركار تر باشد و قطعات سنگ منظم تر در كنار يک ديگر نصب شده باشد و فاصله زيادی در بين قطعات فيروزه ديده نشود، كار دارای ارزش هنری بيش تری است.
منبت كاری: يكی دیگر از هنرهای ظريف و گران بهای اصفهان است که هم چون ساير هنرهای اين شهرستان از قدمت و اصالت برخورداراست. هنر منبت کاری مشتمل بر کنده کاری و نقش برجسته بر روی چوب بر اساس نقشه ای دقيق است که نقاشان و معماران به نقشی که اندکی از زمينه خود بلند تر باشد نيز منبت می گويند. سابقه منبت کاری در ايران به قبل از دوره هخامنشيان می رسد و پس از آن در زمان هخامنشيان و ساسانيان نيز اهميت بسياری داشته است.
با ظهور اسلام هنرمندان منبت کار به تزيين و زيبا سازی اماکن مقدس و مذهبی همت گماشتند و از نقوش موجودات زنده در آثار خود استفاده کردند. در دوره‌ صفويه‌، با توجه‌ به‌ اين که ساخت‌ ابنيه مذهبی و نيز کاخ های سلطنتی در ايران‌افزايش‌ چشم گير و محسوسی يافت‌ عده زيادی از هنرمندان به‌ اصفهان که‌ مرکز کشور بود ‌و بیش تر بناهای مورد اشاره‌ در آن احداث می شد، روی آوردند و تجمع اين‌ هنرمندان در يک‌ ‌نقطه‌ که‌ تبادل‌ تجربيات از اولين برآيندهای آن بود باعث‌ شد تا آثاری ماندنی و اعجاب انگيز ‌به وجود آيد.
گرچه منبت کاری در روزگار صفويه در اصفهان رونق گرفت اما در دوره قاجار پيشرفت بيش تری کرد، زيرا در اين دوره مبل و صندلی به خانه ها راه يافت. از دوران قاجار مبل هايی برجا مانده که به شيوه ايرانی کنده کاری شده اند و آن ها را مبل سبک قاجار می نامند. با اين که چوب در ‌برابر عوامل‌ جوی بی دوام است، وجود اين صنعت در کاخ ها، صندوقچه روی مقابر، منابر، مساجد و... که‌ از روزگاران قديم‌ ‌به جا مانده دليل خوبی بر گستردگی اين‌ هنر و رونق‌ و رواجش‌ در ايران است ولی به علت طبيعت مواد اوليه اين هنر، آثار زيادی از آن به دست ما نرسيده است.
منبت کاران ايرانی با بهره گيری از انواع چوب که‌ به‌ راحتی و با قيمت ارزان از داخل‌ کشور‌قابل‌ تهيه است‌ و به‌ کمک ابزار کاری بسيار ساده‌ و ابتدايی با صبر و حوصله ای در خود ستايش‌ ذهنيات خود را به‌ منصه ظهور می رسانند. منبت كاران انواع مختلف چوب هايی كه دارای سطح صاف و مناسب هستند، مانند چوب گردو، چوب انار سرخ، چوب انار زرد و چوب افرا به كار می برند، اما برای كارهای منبت كاری ظريف تر چوب گلابی از همه بهتر است. امروزه برای انجام منبت کاری ابتدا اره مويی را به كار برده و سپس كارهای پرداخت و شكل دادن را با مارپا انجام می دهند. امروزه تهيه كنندگان چوب و چوب شناسان مقداری از چوب های خود را به مصرف كنندگان و توليد كنندگان صنعت كنده كاری می فروشند. محصولاتی كه به دست اين هنرمندان ساخته می شود از طرف جهانگردان به عنوان هديه و يادگاری مورد استقبال قرار می گيرد. در حال حاضر شهرستان اصفهان هنر منبت كاری و صنايع ريزه كاری چوب را در اشكال و انواع مختلف به بازار عرضه می دارد. منبت كاران بيش تر تخته نرد ميزهای نفيس پيش دستی و درب صندوق های تزيينی می سازند. با توجه به گرانی مواد اوليه آن و مزد ساختش، خريداران اندكی داشته و به همين جهت رونق چندانی ندارد. از اين رو بيش تر به ساختن جاسيگاری، جاكاغذی برای ميز تحرير و... می پردازند

مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2018 istta.ir All rights reserved. Powered & Designed by WebTakin.ir , Graphic by Yousefi
logo-samandehi