دوشنبه 5 مهر 1400
بازدید:
2631
به بهانه روز جهانی گردشگری از دهه 1980 سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) هر ساله شعاری را برای روز جهانی گردشگری انتخاب می نماید. درست است که می گوییم شعار یا نام اما در حقیقت هدف از انتخاب شعار، تحقق آن است. آن هم نیازی که توسط کارشناسان این صنعت پیش بینی شده اما سوالی که ممکن است ذهن خیلی ها را درگیر کرده است این باشد که واقعا این شعارها یا نام ها در ایران تا کنون عملی شده است؟ ای کاش منبعی بود که می توانستیم بسنجیم مسئولین شهری، استانی یا کشوری در حوزه گردشگری تا چه اندازه در تحقق شعار سال گردشگری موفق بوده اند؟ به عنوان مثال در سال 2015 شعار سازمان جهانی گردشگری اینگونه بود: (یک میلیارد گردشگر، یک میلیارد فرصت) به راستی ما چه میزان گردشگر توانستیم در این سالها جذب نماییم؟ و یا تا چه اندازه در ایجاد زیرساخت ها موفق عمل کردیم؟ چه مقدار هتل با معیارهای بین المللی ساخته شده است ؟ و سوالاتی از این قبیل... یا در سال 2016 شعار اینگونه بود: (گردشگری برای همه، ترویج دسترسی جهانی) آیا به راستی ما توانستیم زیرساخت هایی را در کشور فراهم نماییم که گردشگری در دسترس همگان باشد ؟ و همه افراد بتوانند از گردشگری استفاده نمایند؟ حداقل مطابق با کنوانسیون جهانی حقوق افراد معلول که اینگونه در باب حمایت از این افراد آورده است: (( پذیرش انسان های دارای معلولیت به عنوان بخشی از جامعه بشری برابر سازی فرصت ها، ایجاد قابلیت دسترسی، احترام به حق آنها در داشتن هویت مستقل می باشد.)) حال ما چه اندازه توانسته ایم زیرساخت برای گردشگری در دسترس ایجاد نماییم؟ بگذریم که سخن در این باب بسیار است گردشگری و توسعه روستایی، نامی که سال پیش سازمان جهانی گردشگری انتخاب نمود. بماند که این شعار هم عملا در ایران کاربرد اجرایی نداشته و ندارد! سازمان جهانی گردشگری نیز امسال را سال ((گردشگری و رشد فراگیر)) نامید. کرونا بسیاری از صنایع را نابود کرد در ایران نیز بسیاری از مشاغل مستقیم و غیر مستقیم با صنعت گردشگری از بین رفتند و بسیاری از افراد مجبور به تغییر شغل خود شده اند بماند چه تعدادی نیز از کار بیکار شدند. شعار امسال را میتوان اینگونه عنوان کرد که گردشگری نیاز به رشد دوباره دارد، گردشگری نیاز به احیا دارد و جان تازه ای می خواهد . گردشگری باید دوباره احیا شود تا بسیاری از مشاغل مثل سابق فعالیت نمایند. به عنوان مثال رشد و توسعه گردشگری در روستا مزایای بسیاری دارد که یکی از آنها عدم مهاجرت روستاییان به خصوص جوانان به شهر ها می باشد. اما خوب ما به شعارها و عملی نکردن آنها عادت کرده ایم البته بیماری منحوس کرونا نیز بی تقصیر نبود اگر این مهمان ناخوانده و شوم نبود شاید به همت بخش خصوصی و کمک بخش دولتی می توانستیم توسعه روستاها را در بعد گردشگری شاهد باشیم . گرچه بنده معتقدم در بخش گردشگری روستایی نباید به چند روستا به خصوص چهار روستای مورد هدف گردشگری اکتفا کنیم. باید روستاهای دیگر و جاذبه های آنان را نیز شناسایی کرد گرچه بسیاری از روستاها از حداقل امکانات محروم هستند همانند روستای زیبای سرآقا سید در چهارمحال بختیاری که بنا به گفته رسانه ها و شاهدان، وجود جاده ناهموار و خطرناکی که برای طی کردن فاصله 40 کیلومتری باید معادل سفر زمینی تهران به ارومیه ( حدودا 10 ساعت) طی نمایید. بماند که چه منابع سرشار، طبیعت بکر و جاذبه های زیبایی دارد! بگذریم امسال شعار گردشگری انتخاب شد گردشگری و رشد فراگیر خوب این مهمان شوم و ناخوانده بسیاری از کسب و کارها را فلج کرد به خصوص گردشگری اما بخواهیم و نخواهیم این بیماری به زودی زحمت را کم کرده و خواهد رفت ! و گردشگری جان تازه ای خواهد گرفت پس شعار امسال نیز بی ربط نیست بله رشد فراگیر، پس با شروع دوباره گردشگری در جهان باید مراقب باشیم از قافله عقب نمانیم از همه مزایای گردشگری که بگذریم از درآمد سرشاری که جوامع محلی کسب می کنند نمی توان گذشت کرد. چرا ما از قافله جذب درآمد عقب بمانیم؟ مدیران گردشگری باید به هوش باشند و در فرصت مناسب نسبت به جذب گردشگر اقدام نمایند. اما سازمان های متولی باید در راستای دستیابی به رشد فراگیر چه کنند؟ یادمان باشد رشد زمانی اتفاق می افتد که زیرساخت های لازم را داشته باشیم . وقتی در یک شهر توریستی کمبود واحد اقامتی داریم اگر در این شهر ورود گردشگران یکباره افزایش یابد حال چگونه می خواهند مدیران گردشگری پاسخگو باشند؟ واقعا صد حیف که ایران با دارا بودن آثار و جاذبه های گردشگری نتوانسته است در مرحله جذب گردشگر موفق عمل نماید. اما زیرساخت صرفا به اماکن اقامتی محدود نمی شود. زیرساختهای گردشگری را می توان مواردی همانند سیستم حمل و نقل، نحوه دسترسی به جاذبه ها و خدمات گردشگری و مهمتر از همه آموزش عنوان کرد. . به نظر نگارنده این متن، دو پیشنهاد در صورتی که خوب اجرایی شود می تواند کمک شایانی به این صنعت در این ایام نماید. 1 – حمایت از اماکن اقامتی و آژانس های مسافرتی این دو از بازیگران اصلی صنعت گردشگری هستند. که به لطف کرونا، به شدت آسیب دیدند چه هتل هایی که عطای خود را به لقایش بخشیدن و چه کارمندانی که شغل خودشان را از دست دادن و چه فارغ التحصیلانی که مدرک خود را فقط قاب گرفتن! به عنوان مثال رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر مسافرتی اصفهان در مصاحبه ای گفته بود : یکی از آسیبهای کرونا بیکاری 60 درصدی پرسنل آژانس های گردشگری بود. و این یعنی فاجعه برای صنعت گردشگری با رشد فراگیر اماکن اقامتی و آژانس های مسافرتی جان تازه ای خواهند گرفت اکنون وظیفه متولیان چیست؟ حداقل انتظار از این بزرگواران، حمایت و اعطای تسهیلات به اماکن اقامتی و آژانس های مسافرتی باقی مانده هست تا بتوانند در واپسین روزهای کرونا دوام بیاورند. 2 - آموزش به فعالین صنعت گردشگری آموزش یکی از شروط موفقیت در هرکاری است. البته آموزش صحیح و با برنامه نه صرفا آموزش های نمایشی و گزارشی برای ارسال به مافوق! باید برای همه افراد درگیر در صنعت گردشگری در جوامع محلی آموزش های لازم را توسط نهادهای دولتی یا خصوصی برگزار نمود در این راستا حمایت دولت از اهمیت بسیاری برخوردار است. تا آنها بتوانند در زمانی که گردشگری به مرحله رشد دوباره رسید تعاملی خوبی با گردشگران برقرار نمایند. و اکنون بهترین فرصت برای اجرای این موارد هست. امیدوارم مسئولین این صنعت برنامه های قابل توجهی برای دوران گذر از کرونا داشته باشند. فقط امیدواریم.
پوریا استکی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی گردشگری و دبیر موسسه رویش جوانه های نقش جهان