یکشنبه 27 خرداد 1403
بازدید:
238
به گزارش میراث آریا،حسن سپهرفر، پژوهشگر مردمشناسی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان غربی در یادداشتی نوشت: رقص و پایکوبی دستهجمعی که هماکنون با گذشت سالیان دراز و تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی همچنان بهعنوان شیوه عمده ابراز شادی در مراسم عروسی به اجرا درمیآید، بر همکاری دستهجمعی اقوام این سرزمین در احوالات جامعه خویش از گذشتههای دور تابهحال، دلالت دارد.
پایکوبی دستهجمعی (یاللی/ جَلمان در میان ترکزبانها و هَلپَرکه و داوات و... در میان کردزبانها) همواره در مراسم عروسی و مناسبتهای دیگر در اوقات شادی به اجرا گذاشته میشده است.
آغاز پیوند زناشویی و تشکیل خانواده در میان مردم آذربایجان غربی معمولاً با انتخاب همسر و نهایتاً خواستگاری شروع میشود، در ایام قدیم بهواسطه در دست بودن قدرت در میان مردان(پدرسالاری)، این والدین بودند که نسبت به انتخاب دختر موردنظر برای پسر خود پا پیش مینهادند، هر چند نباید نقش مادران را از دیده دور داشت.
گفتنی است در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی خانواده دختر موردنظر یا برعکس، در این امر نقش اساسی داشت، اما چندی است که به لحاظ تاثیرات و تغییرات فرهنگی این شیوه انتخاب توسط والدین کموبیش، رنگ و بوی خود را از دست داده و شرایط دیگری بر این روند حاکم شده است، آنچه امروزه بیش از همه مشاهده میشود این است، که انتخاب توسط خود دختر و پسر انجام میگیرد.
معمولاً پس از انتخاب دختر مناسب، خواستگاری که در زبان ترکی(اِل چی لیق) و در زبان کردی(خواز بِنی) میگویند، شروع میشود، برای این منظور ابتدا مشورتی مابین خود والدین انجام می شود.
در میان خانوادههای کرد، یک نفر ریشسفید یا ماموستا (روحانی) بهعنوان قاصد، به خانه پدر دختر اعزام شده و موضوع را به اطلاع آنان میرساند تا نظر والدین پسر را اعلام کنند.
در میان ترکها مادر یا خواهر بزرگ پسر یا یکی از نزدیکان وی بهعنوان (ال چی) به خانه پدر دختر رفته و موضوع خواستگاری را با آنها در میان میگذارد، اگر جواب مثبت باشد، روزی را برای گفتوگو پیرامون مسائل مربوطه به میزان مهریه و چگونگی برگزاری مراسم، تعیین میکنند.
در روز تعیینشده، با حضور جمعی از بزرگان و اقوام و فامیل خواستگاران در منزل پدر دختر معمولاً راجع به میزان مهریه، شیربها و احیاناً جهیزیه صحبتهایی به عمل میآید. اگر مقدار مهریه، جهیزیه و ... زیاد یا کم باشد با چکوچانه زدنهای ریشسفیدان فامیل و نهایتاً افزایش یا سرشکن کردن آن، توافق طرفین حاصلشده و موارد را بر روی کاغذ ثبت میشود.
نامزدی
این مراسم که در زبان ترکی به (نیشانلاماق) معروف است، والدین داماد بهاتفاق اقوام نزدیک و با اطلاع قبلی و با تدارک یکی دو جعبه شیرینی و کلهقند تزئین شده عازم منزل پدر دختر میشوند، در این مجلس یکی از ریشسفیدان، به میمنت و مبارکی، کلهقند را شکسته و فرد جوانی که موفق به قاپیدن سر قند شده باشد هدیهای از سوی خانواده دختر دریافت میکند.
در میان کردها هم نیز طبق توافق خانوادهها روزی را برای این امر تعیین میکنند، والدین و خویشاوندان نزدیک عازم منزل پدر عروس شده و خانواده عروس از آنها پذیرایی میکنند، در این مراسم هدایایی از قبیل: انگشتر، پارچه و غیره از طرف خانواده داماد به عروس هدیه داده میشود.
مراسم عقد
گاهی ممکن است صیغه عقد در همان مراسم نامزدی هم انجام شود، اما در مواقعی که خانوادهها بخواهند جشن مفصلی برپا کنند مراسم عقد را بهروز دیگر موکول میکنند، معمولاً در ایام قدیم چون طبق قواعد اجتماعی و سنتی، داماد و عروس حق دیدار یکدیگر را نداشتند، لذا عقد با حضور وکلای آنها که از ریشسفیدان یا پدر زوجین انتخاب میشد با حضور در دفترخانه ازدواج صیغه عقد جاری میشد تا زوجین به همدیگر محرم شوند.
این مراسم در میان کردها اغلب بعد از ظهر روزهای پنجشنبه یا جمعه برگزار شده و گاهی خانواده داماد بهاتفاق روحانی عازم منزل پدر دختر میشوند، میزبان با چای و شیرینی از میهمانان پذیرایی میکند، بعد نوبت به قرائت صیغه عقد میرسد.
با آماده شدن خانوادهها برای برگزاری مراسم جشن، باید مقدماتی را فراهم ساخت، لذا هر یک از خانوادهها بهطور جداگانه با ریشسفیدان بزرگان فامیل خود به مشورت پرداخته و راجع به چگونگی برگزاری مراسم جشن، تعداد میهمانان، محل و مکان عروسی و ... صحبتهای لازم را به عمل میآورند.
کار دعوت از آشنایان و فامیلهایی که در نقاط دوردست سکونت داشتند در ایام گذشته با فرستادن کلهقند یا سیب سرخ توسط مردی از خانواده زوجین انجام میشد؛ اما امروزه به این منظور، کارت دعوت عروسی فرستاده میشود.
اصلاح ریش داماد در مراسم حنابندان- روستای گلدانلو از توابع ارومیه ۱۳۴۷
در مراسم حنابندان ترکها، فردس را که آگاه و آشنا به امور برگزارس مراسم حنابندان باشد، بهعنوان بِیک (بَی) انتخاب میکنند، وی فرد دیگری را هم بهعنوان دستیار خود تحت عنوان اَمر بَی (امربر بیک) برمیگزیند، وظیفه بِیک، درواقع مدیریت جشن حنابندان هست، معمول چنین است که در شروع مراسم خصوصاً در روستاها مدعوین با نوای دهل و سرنا به رقص و پایکوبی میپردازند، قبل از صرف شام تعدادی از مردان نزدیک خانواده عروس وظیفه آوردن لباس دامادی و لوازم مورد نیاز او را بر عهده دارند، اغلب برای این منظور وسایل مورد نظر از جمله حنا را در طبقهای چوبی که «خونچا» نامیده میشود، بالای سرخود گذاشته و به محل برگزاری مراسم حنابندان حرکت میکنند.
پس از اینکه این گروه نزدیک محل رسید، پیشواز از آنها با ترانهسرایی و خوشآمدگویی و نوازندگی آشیقلار با ساز و دهل شروع میشود، در انتخاب ساقدوش و سولدوش، معمولاً یکی را از میان دوستان و دیگری را از بین اقوام انتخاب میکنند، بهطوریکه یکی متأهل و دیگری مجرد باشد، در همه احوال هر دو شخص انتخابی وظیفه مراقبت از داماد را بر عهده داشته، مضافاً اینکه ساقدوش وظیفه دارد مسائل مربوط به شب زفاف را هم به داماد گوشزد کند.
شب حنابندان در خانه عروس همزمان با حنابندان داماد، بهطور ساده و باکمی رقص و پایکوبی و حنا بستن به دست و پای عروس و دختران دم بخت و نهایتاً بهصرف شام بوده، در منزل عروس هم یک نفر زن گیسسفید و باتجربه بهعنوان ینگه عروس که در میان کردها «بربوک» مینامند، انتخاب میشود، او نیز همانند ساقدوش داماد وظایف مربوط به شب زفاف را به عروس یاد میدهد، صبح روز بعد از حنابندان جوانانی که پیش داماد مانده بودند دم دمای طلوع آفتاب بهاتفاق ساقدوش و سولدوش به حمام میروند، پیشترها رسم بود که رفت و برگشت داماد بانوای ساز و دهل همراه باشد، خرج و مخارج حمام و صبحانه همراهان و ... نیز که اغلب شامل کلهپاچه یا خامه عسل است، بر عهده ساقدوش و سولدوش است.
عروس بردن
معمولاً یکی دو روز قبل از بردن عروس، بزرگان خانواده داماد به منزل عروس رفته و از خانواده وی کسب اجازه میکنند، در هر حال روزی که میخواهند عروس را به خانه بخت ببرند، او را آرایش و بزک کرده و آماده حرکت میکنند اما قبل از اینکه از منزل بیرون برود، برادر داماد(در میان ترکها) و در میان کردها (براز اوا) پا پیش نهاده کمر عروس را با شال یا روبانی سرخ میبندند. بهاینترتیب که در میان ترکزبانها، شال را سه بار از بالای سر و زیر پاهای عروس عبور داده و در نوبت آخر آن را به کمر عروس گرهزده و میگوید:
گلین، گلین، قیز گلین (عروس، عروس، عروسی که دختری)
اینچه لرین دؤ ز گلین، (صندوقچههایت را تحویل بگیر ای عروس)
یئدی اوغلان ایستَرَم (از تو هفت پسر میخواهم)
بیری دَ قیز گلین (با یک دختر، آنهم عروس)
با بستن شال گاهی مبلغی هم پول لای شال عروس میگذارد که در گذشته این مبلغ به «ینگه» تعلق میگرفت.
اگر مراسم در روستا باشد و خانه نیز دارای تنور، عروس را سه بار دور آن طواف میدهند، بعد پدر و دایی دختر و در میان کردها، دو زن (زنان فامیل یا همسایه)، بازوان عروس را گرفته و او را به بیرون از منزل هدایت کرده و در مقابل در تحویل خانواده داماد میدهند، وقتی عروس نزدیک منزل پدر شوهر رسید، معمولاً گوسفندی را پیش پای او قربانی میکنند، آنگاه داماد بالای بام رفته یکی دو عدد سیب یا انار، مقداری تنقلات یا سکه پول بر سر عروس و حضار پخش میکند (رفتن بر بالای بام در روستاها همچنان معمول بوده ولی در شهرها اغلب مقابل درب انجام میشود). پس از اینکه عروس وارد حیاط شد و همراه با ینگه به اتاق حجله هدایت شد طبق رسم، عروس نمینشیند، در این موقع ینگه یا یکی از اطرافیان وی به والدین داماد اعلام میکند که عروس انعام میخواهد، لذا پدر یا مادر داماد باید انعامی از قبیل گاو، گوسفند یا قطعهای زمین و یا سکهای طلا و ... به او هدیه میکند، در هرحال وقتی عروس نزدیک منزل پدر شوهرش رسید و صدر مجلس نشست پسربچه نابالغی را در بغل او مینشانند به امید اینکه اولین فرزندشان پسر به دنیا آید.
مراسم دوواق قاپما/ سه روژانه کردها و ایاق آشما( پاگشا) از اخرین مراحل برنامههای عروسی است که به این ترتیب پس از برگزاری این رسم زوج ها زندگی معمولی خود را آغاز میکنند.
آیینهای ازدواج در گستره جغرافیایی استان آذربایجان غربی با شماره ۲۵۸ در ۱۳۹۰ در فهرست میراث نالموس به ثبت رسیده است.