پنج شنبه 15 بهمن 1394
بازدید:
8300
جورج برناردشاو:
«دلم نمیخواهد در سفر حس كنم در خانهام»
آن شعار «ما میدونیم كه به هر هتلی كه میرید دوست دارین اون رو به شكل خونه خودتون در بیارین» را فراموش كنید، خب واقعیت این است كه شما سفر میكنید تا چیزهای جدیدی را ببینید و تجربههای جدید كسب كنید، خب اگر میخواهید هرجا كه میروید حس كنید در خانهتان هستید، بهتر است از خانهتان تكان نخورید، در همان خانه بمانید و از راحتی آن لذت ببرید. چرا پول و وقتتان را هدر میدهید؟ سفر یعنی لذت بردن و هیجان داشتن، بدون چالش اینها را ممكن است به دست آورید؟ واقعیت این است كه مسافران حرفهای و توریستهای واقعی دشمن راحتی و یكنواخت بودن هستند و همیشه راهی پیدا میكنند كه در سفرها قالب روزمره زندگیشان را بشكنند..
لائوژو
" طولانیترین سفرها، حتی سفرهای چند هزار كیلومتری با یك گام شروع میشوند."
به نظرتان این جمله خیلی ساده است؟ این جمله هوشمندانه نه درباره سفرها كه درباره تمام امور زندگی صادق است. خب، همه ما آرزوها و رؤیاهای زیادی در سر داریم اما حتی یك قدم هم برای محقق شدن آنها برنمیداریم. واقعا برای همه سفرهای رؤیایی باید اولین گام را برداشت، وقتی گام اول برداشته شود بقیه كارها راحت میشود. درباره سفرها اگر گام اول را بردارید دیگر به عقب برنمیگردید.
مارك تواین
" این را به تجربه فهمیدهام: بهترین راه برای اینكه بفهمید كسی را دوست دارید یا از او متنفر هستید، این است كه همراه او سفر كنید."
این جمله خیلی شبیه یكی از ضربالمثلهای ما ایرانیهاست. واقعیتی روانشناختی در پس این جمله و این ضربالمثل وجود دارد، آن هم این است كه انسانها در شرایط خاص سفر بیشتر خود واقعیشان را نشان میدهند، در ضمن در سفرهاست كه انسانها در عین تجربه سفر، به كشف و شهود در خود و روابط شخصیشان هم میپردازند، زیرا در سفر از روزمرگیهای معمول زندگی دور میشوند و این ذهنشان را آماده تجزیه و تحلیل میكند. در سفر است كه دوستیها به اختلافات و دشمنیها به دوستیها بدل میشود. شما چه بخواهید و چه نخواهید طی یك سفر نكتههای بسیاری را درباره همسفران خودتان كشف میكنید.
جان اشتاین بك
«سفر مثل ازدواج است، بزرگترین اشتباه در آن، این است كه فكر كنی همه چیز تحت كنترل توست.»
این جمله را میتوان از هوشمندانهترین جملههای مربوط به سفر دانست، اگر ازدواج كرده باشید، قطعا میدانید كه هیچ وقت نباید دچار این توهم باشید كه همه چیز زیر نظر و زیر كنترل شماست. خب، در سفر هم همینطور است. شما در یك سفر باید هر لحظه این آمادگی را داشته باشید كه با یك اتفاق جدید یا یك حادثه روبهرو شوید، بخشی از تجربیاتی كه شما در سفرها كسب میكنید از همین رودررویی با شرایط متفاوت و اتفاقات و حوادث است، در واقع اگر شما یاد بگیرید به جای هراسان یا غمگین شدن هر وضعیت و هر اتفاقی را مدیریت كنید آن وقت درسهای بزرگی برای زندگیتان میگیرید.
گوستا و فلوبر
«سفر كردن انسانها را فروتن میكند، زیرا در سفر است كه شما پهناور بودن جهان و عظیم بودن همه آنچه در آن زندگی میكنند را كشف میكنید.»
دیدن كشورهای مختلف، عجایب طبیعی، مخلوقات گوناگون و وسعت جهان و پدیدههای عجیب و غریب آن میتواند به انسان این حس را بدهد كه خودش چقدر در مقابل این عجایب و مخلوقات گوناگون كوچك است. در واقع سفر میتواند غرور بیدلیل انسانها را از بین ببرد. البته این به آن معنا نیست كه سفر اعتماد به نفس شما را از بین میبرد، برعكس با سفر كردن شما میتوانید ساختههای دست انسانها را ببینید و به توان و نیروی عظیم انسانها پی ببرید و از این راه اعتماد به نفس خودتان را تقویت كنید. اما در سفر شما غرور كاذبتان را فراموش خواهید كرد، در ضمن بسیاری از مسائل و مشكلات كه فكر میكنید بزرگ هستند، كوچك بودنشان را به شما نشان خواهند داد و اینگونه دست از نگرانیها و اضطرابهای بیدلیل برخواهید داشت.