سایت گردشگری چهارمحال و بختیاری - جاذبه گردشگری چهارمحال و بختیاری
وجه تسمیه نام و پیشینه


استان چهارمحال و بختياری با توجه به پيوند ديرينه‎اش با استان لرستان در بر گيرنده يكی از كهن ترين آثار تمدن كهن ايرانی است. حفظ و به كار بستن فرهنگ كهن اين خطه از جمله ويژه‎ گی های اين سرزمين بوده كه تا به امروز نيز تدوام يافته است.از تاريخ كهن چهار محال بختياری و حاكمان آن اطلاعات كاملی در دست نيست. از جمله حاكمان اين منطقه می‎توان از شخصی به نام « فرامرز» كه مذهب زرتشتی داشته و در اواخر دوره ساسانی مي زيسته نام برد كه بختياری ها نيز در معتقدات خود به عهد فرامرز گبر اشاره ها دارند.

مسجد چالشتر در سال 1267 هـ . ق و به دستور حاج محمد رضا خان چالشتری در 9 كيلومتری شهركرد ساخته شد. جنس بنا از سنگ، آجر و كاشی بوده و دارای چهار ايوان، شبستان، حوضخانه، تطهيرخانه و سردر ورودی است. در داخل شبستان جنوبی اين مسجد منبر چوبی زيبايی تعبيه شده كه در اطراف آن آياتی از قرآن بر روی چوب، منبت كاری شده است. اين بنا نيز همچون ساير ابنيه تاريخی به تعمير، مرمت و نگه داری نياز دارد.
ادامه...
مسجد اتابكان يكی از بناهای دوران اتابكان لرستان است كه در سال 605 هجری ساخته شده است. همان طوری كه فرم و محدوده بنا نشان می دهد، وسعت مسجد بيش از اين بوده اما در زمان های مختلف و با تغييراتی در آن صورت گرفته از مساحت آن کاسته شده است. جنس بنای اين مسجد از خشت بوده و در سال 1351 با شماره 929 و جزو آثار ملی به ثبت رسيده و توسط سازمان ميراث فرهنگی تعمير و مرمت شده است.
ادامه...
اين مسجد که امروزه به جای آن يک مسجد نو ساخته شده است در جنوب ميدان جديد الاحداث مركز فرخشهر قرار داشت و قديمی ترين و بزرگ ترين مسجد اين شهر بود. بخش مهمی از ساختمان اين بنا در دوران صفويه ساخته شده و در دوره های زنديه و قاجاريه تكميل و بازسازی شده است. اين مسجد دارای شبستان های متعدد و يک صحن وسيع بود كه توسط ميراث فرهنگی تعمير و مرمت شد.
ادامه...
مسجد رسول الله در 17 کيلومتری جنوب باختری شهرکرد و در شهر هفشجان قرار دارد. اين مسجد دارای يک شبستان و يک صحن نسبتا کوچک بوده و شبستان آن به شيوه طاق و چشمه بر روی شش ستون سنگی مشعلی شکل بنا شده است. مصالح اين مسجد که قدمت آن را با توجه به کتيبه سنگی آن مربوط به سال 1233 هـ . ق می دانند، از خشت و نمای آن از آجر است.
ادامه...
بنای فعلی امام زاده حليمه و حکيمه خاتون بعد از تغييراتی که در دوران های مختلف بر روی آن انجام شد در دوران پهلوی و قاجار نوسازی شده و در شهرکرد قرار دارد. به نظر می رسد که ساختمان اوليه اين بنا جزو مجموعه های اتابكان فارس باشد كه در اثر مرور زمان و حوادث مختلف از بين رفته و به مرور زمان مرمت شده است. ساختمان اصلی اين بنا که از خشت، آجر و گچ ساخته شده در باختر، دارای رواقی است كه بر روی آن گنبد زيبايی ساخته اند. داخل رواق به صورت هشت ضلعی است و سطح ايوان آن را با گچ ساده ای پوشانده و با نقاشی های مذهبی تزيين کرده اند. سردر ورودی آن در سمت خاور يک هشتی و يک ايوان دارد كه روی دو ستون سنگی جلو خان قرار دارند و با كاشی های هفت رنگ مزين شده اند. در داخل مقبره ضريحی فلزی و در درون آن دو قبر متصل به هم واقع شده كه بر روی معجر چوبی آن تاريخ 1286 هـ . ق را می توان خواند. درهای مقبره شامل سه دهنه است كه با شيشه های رنگين به صورت متحرک - ارسی - ساخته شده است. در طرفين دو در بزرگ عبارت «بانی حاجيه خورشيد بيگم صبيه مرحوم حاج محمدرضا خان شهركی 1332 قمری» نگاشته شده است. در جوار امام زاده سنگ قبرهايی به تاريخ های 1023 و 1130 هـ . ق نصب شده است.
ادامه...
چالشتر كه در 10 كيلومتری شهركرد واقع شده است، سال ها قبل از اين که شهركرد اعتبار پيدا کند، مركز حكومت نشين چهارمحال بود. در اين محل قلعه ای وجود داشت كه متعلق به خدا رحيم خان بختياری بود، البته هم اكنون تنها بخش كوچكی از اين قلعه بر جای مانده است.
ادامه...
مسجد سامان در محله مسجد جامع يا ميانه شهر سامان در 20 کيلومتری شمال شهرکرد قرار دارد. اين مسجد دارای يک شبستان و دو ورودی در شمال خاوری و جنوب باختری می باشد که ورودی شمال خاوری به شکل هشتی و با گنبدی عرقچين ساخته شده است. شبستان مسجد پلانی مستطيل شکل دارد و به شيوه طاق و چشمه بر روی هشت ستون سنگی مشعلی شکل استوار شده است. مسجد سامان فاقد تزيينات خاص است و رسمی بندی هايی که از آجر و در نمای ورودی شمال مسجد به کار رفته تنها تزيينات آن است. مصالح مورد استفاده در اين مسجد که قدمت آن به دوره قاجاريه می رسد، عبارتند از: آجر، گچ و ساروج.
ادامه...
مسجد جامع هرچکان در روستای هرچکان و در 18 کيلومتری باختر شهرکرد واقع شده است. اين مسجد که از آثار دوره قاجاريه است، دارای صحن، ايوان رواق و شبستان زمستانی است. ورودی مسجد بازسازی شده و از طريق آن می توان وارد صحنی به ابعاد 22×13 متر شد. در جبهه شمال مسجد شبستان تابستانی و يک ايوان قرار دارد که پوشش آن توسط يک گنبد نسبتا بلند و دو گنبد کوچک تر در طرفين صورت گرفته است. اين گنبد ها با آجر و به صورت ساده اجرا شده اند. در قسمت خاوری صحن، شبستان زمستانی ستون دار با طاق های جناغی و پوشش های گنبدی قرار دارد. ستون ها سنگی هستند و بر روی يکی از آن ها تاريخ 1226 هـ . ق نقر شده است. گنبدها دارای نقوش آجری برجسته با طرح های هندسی هستند. روشنايی شبستان های از طريق نورگيرهای راس گنبدها و پنجره های ديوار باختری تامين می شود. مقابل شبستان زمستانی و در طرف ديگر صحن، رواق هايی با طاق جناغی ساخته اند. به نظر می رسد بنای اين مسجد در سال 1320 هـ . ق يک بار تعمير و بازسازی شده است.
ادامه...
مسجد دستگرد جنب امام زاده محمد اکبر در روستای دستگرد و بخش کيار خاوری از توابع شهرکرد واقع شده و از آثار دوره صفويه است. بخش اصلی مسجد شبستان ستوندار و مستطيل شکلی است که پوشش طاق و گنبد آن بر روی ستون های سنگی قرار گرفته است. تمام طاق ها و گنبدها گچ اندود شده تنها در زير يکی از آن ها نقوش زيبايی ديده می شود، البته احتمال دارد که ديگر گنبدها نيز در گذشته دارای چنين نقوشی بوده باشند. ستون های سنگی از سه بخش پايه، ساقه و سرستون تشکيل می شوند که به طور جداگانه تراشيده شده و به هم اتصال يافته اند. ساختمان اين مسجد در دوره اخير از طرف سازمان ميراث فرهنگی مورد تعمير و مرمت قرار گرفته است.
ادامه...
مسجد نو که متعلق به اوايل دوره قاجار است، در محله آسياب بالای کوهپان و خيابان مرکزی شهر قرار گرفته و شامل يک شبستان سرپوشيده است. اين شبستان نسبت به کف خيابان يک متر پايين تر و دارای دو رديف ستون سنگی و سقف ضربی آجری است. روشنايی آن نيز به وسيله پنجره های مشبک خاوری و باختری تامين می شود.
ادامه...
بنای تاريخی مسجد جامع كيان در 5 كيلومتری شهركرد واقع شده و به نام مسجد محب نيز معروف است. اين مسجد در دوران صفويه ساخته شده و در زمان افشاريه توسط يكی از سرداران نادرشاه افشار به نام محب علی بيک مرمت شده است. رواق خاوری شبستان های ستوندار سنگی، كاربندی های سقف و آجركاری های آن از ويژگی های معماری مسجد محسوب می شوند. مسجد كيان که دارای دو شبستان بهاره و زمستانه می باشد در اين اواخر جزو فهرست آثار ملی ثبت شده است.
ادامه...
مسجد خان جامع در سال 1270 هـ . ق ساخته شده و ‌دارای صحن و شبستان های تابستانی و زمستانی و حجره های متعدد است. در حال حاضر و به علت نفوذ آب از پشت ديوارها، قسمت هايی از اين مسجد فرسوده شده، آجرهای آن شكسته و بعضی بندهای آن خالی شده و احتياج به مراقبت و تعميرات اساسی دارد.
ادامه...
روستای شهرک در شش كيلومتری جنوب خاوری فرخشهر و خاور شهركرد در نزديكی خرابه های قديمی شهر سرخ بارز واقع شده است. تاريخ احداث اين مسجد را به زمان ديالمه و خوارزمشاهيان نسبت می دهند. مسجد جامع شهرک نيز مانند ساير بناهای قديمی از گزند روزگار محفوظ نمانده و در حمله مغول خراب شد، اما دوباره و به همت محب علی بيک، سردار نامی نادر شاه بازسازی شد. مسجد جامع شهرک دارای شبستان زمستانی جالبی است و تمام ساختمان آن با آجر مربع و قطور و با نهايت استحكام و استادی احداث شده است. تاريخ اين بنای با ارزش كه بر سنگ لوح بسيار ظريف و مستطيل شكلی نوشته شده، 27 محرم سال 1153 هـ . ق است.
ادامه...
این مسجد در سمت جنوب باختری شهر بروجن، مركز شهرستان بروجن و در فاصله 60 كیلومتری شهركرد واقع شده است. این بنا در دوره قاجاریه و احتمالا بر روی شالوده ای قدیمی تر به صورت یک شبستان و با ستون های سنگی استوار شده است. این ستون ها از نظر اندازه و فرم همانند مساجد جامع شهركرد، چالشتر و شهركیان هستند. این اواخر محراب مسجد مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و با كاشی های هفت رنگ و فیروزه ای و كتیبه هایی به رنگ سفید بر زمینه لاجوردی، مشتمل بر آیاتی از قرآن مجید تزیین شده است. صحن یا حیاط این مسجد به شکل مستطیلی به طول شبستان بوده و پنجره های شبستان به سمت آن باز می شوند. این صحن یک ورودی در سمت خاور دارد كه حدود یک متر از سطح خیابان پایین تر است. به طور كلی می توان گفت در حال حاضر این مسجد از نظر فنی دارای وضعیت مناسب و مطلوبی است.
ادامه...


این مسجد در شهر بروجن، 60 كیلومتری مركز استان و در زمین شهرهای قمشه و شهركرد واقع شده است. این بنا كه به دوره قاجاریه تعلق داشته از نظر موقعیت مكانی حدود یک متر از سطح خیابان پایین تر است. بنای این مسجد به صورت یک شبستان است كه در آن به جای استفاده از ستون های سنگی با جرزهای آجری باروكشی از سنگ نمای جدید ساخته شده و سقف آن با طاق های جناغی و گنبد پوشش داده شده است. محراب مسجد در سال های اخیر مورد ترمیم و مرمت قرار گرفته و با كاشی های هفت رنگ و لاجوردی مزین به نقوش اسلیمی و خطوط نستعلیق و نسخ كه در بردارنده آیاتی از قرآن كریم هستند، تزیین شده است. صحن مسجد نیز به صورت یک چهار ضلعی نامنظم كه ضلع بزرگ آن به درازای شبستان بوده و دیواری آن را محصور كرده، ایجاد شده است. در جلو این بنا یک رواق با چهار دهانه طاق جناغی احداث شده و تمام پیشانی بنا و نمای جرزها از حدود 50 سانتی متر بالاتر از كف حیاط با كاشی های هفت رنگ با زمینه لاجوردی و فیروزه ای و كتیبه هایی مشتمل بر قرآن مجید با خط سفید بر روی زمینه لاجوردی مزین شده است. این تزیین پیشانی بنا را تا لب پشت بام به صورت یک باند در بر گرفته و به مرور ایام تكه هایی از آن ها شكسته و فروریخته است.

ادامه...


مسجد نقنه در 6 كیلومتری شهرستان بروجن قرار داشته و به صورت یک شبستان ستون دار با طاق های جناغی و گنبدهای كوچکی بر فراز آن، ساخته شده است. گرچه هیچ گونه نوشته ای دال بر ارتباط این بنا به دوره صفویه در دست نیست، اما با توجه به سبک و پلان بنا می توان آن را به دوره صفویه نسبت داد یا حداقل نقشه آن را همانند مساجد دوره صفوی دانست. این مسجد دارای 9 ستون عظیم است و سقف مسجد به صورت هلالی است. مسجد دارای یك محراب است و كاشی‌های زیبایی كه بر روی آن ها، آیات قرآنی نوشته شده است. اهالی روستا معتقدند كه از قدمت این مسجد 200 یا 300 سال گذشته است. از میان حیاط مسجد یك جوی آب می گذرد كه از زیر دیوار مسجد به داخل روستا می‌رود . میراث فرهنگی این مسجد را جزء آثار تاریخی و باستانی ثبت کرده است.

ادامه...

 
صنايع دستی استان چهارمحال و بختیاری از جمله جاذبه های مهم فرهنگی این منطقه بوده و محصولات تولیدی تبلور روحیه هنری و اصالت فرهنگی مردم این دیار است. صنایع دستی استان چهارمحال و بختیاری به سه دسته صنایع شهری، روستایی و عشایری تقسیم می کنیم. متنوع ترین و بیش ترین صنایع دستی در این استان توسط عشایر بختیاری تهیهمی شوند ولی مرغوب ترین آن ها توسط صنعت کاران شهری ساخته و عرضه می شوند.
هنرهای دستی هم چون بافت انواع قالی های محلی، گليم، جاجيم، حرير بافی، کرباس بافی، چوقای محلی، پشتی، خورجين، سياه چادر، نمکدان، سفره، ريس، خور، كلاه، دستكش، پلاس، کمچه دان، جل، بافت حور و طناب، نمد مالی، کلاه مالی، تخت کشی، منبت کاری، خاتم کاری، قفل سازی، صنايع فلزی و دستی مانند اسلحه سازی، گيوه دوزی، ريسندگی پشم و مو، منجوق دوزی، پولک دوزی، لچک دوزی، قفل سازی و انواع بافته های خانگی نظير كلاه نمدی - که توليد آن ها به طور عمده برای مصارف خانوارهای عشايری و روستايی صورت می گيرد- عبا، نمد، گهواره و كوبه درب اشاره كرد. صنعت كليچه و كلاه و جليقه و يا پونچه بافی نيز همواره در ميان عشاير و نواحی اطراف آنان رايج بوده است.
استان چهارمحال و بختياری يکی از نواحی است که چون به نقاط ايلات و عشاير بختياری و قشقايی متصل می شود از قالی بافی قديمی و با اصالتی برخوردار است. مهم ترين كانون های بافت قالی در اين منطقه، شهركرد، چالشتر، شوراب، روستاهای فارسان، بابا حيدر، چلگرد و فرخ شهر است كه طرح ها و نقوش قالی های توليد شده آن ها به ويژه در شهرستان اردل با رنگ طبيعی پشم (خود رنگ) بافته می شوند و به علت دقت و اصالت رنگ قابل توجه هستند. افرادی که در چهار محال و بختياری به نمد مالی اشتغال دارند، برای هر يک از كارهای خود رنگ و نقش مخصوصی به کار می برند و در اين کار تجربيات زنان در زمينه رنگ آميزی بيش تر از مردان است. رنگ های گوناگونی مثل سبز، قرمز و زرد ابتدا در نمد مالی و سپس در گليم بافی و گاله و جاجيم مورد استفاده قرار گرفتند. نزديک به 24 رنگ طبيعی در قالی های معمولی چهار محال و بختياری به دست می آيد که از گياهان محلی ساخته می شوند. انواع بافته های عشاير بختياری عبارتند از: لی، هورژين (خورجين)، قالی، خرسک، سياه چادر، چوقا، موج، وريس، نمکدان (کيسه ای جهت نگهداری نمک)، سفره آردی.
قالی بافی: فرش بختياری با نقش کاملا ويژه و متفاوت خود در ميان فرش های ايرانی مشخص است. قالی های بختياری به طور عمده دارای گره ترکی و معمولاً دو پوده است. در اين نوع بافت، نخ خامه از روی دو تار مجاور به عقب رفته و بعد از دور زدن تارها از زير قسمت کمانی روی تارها بيرون آمده به سمت بالا کشيده می شود و سر آن را قيچی می کنند و بعد از هر رديف بافت، دوپود روی قسمت های بافته شده قرار می دهند و با کلکيت (دفتين) آن را می کوبند.
معروف ترين نوع قالی های بختياری، قالی هايی موسوم به "بی بی باف" است. که هم از نظر ابعاد و هم از نظر نقش و مواد اوليه مصرفی با ساير فرش های ايرانی تفاوت های کلی دارد اين قالی ها را در گذشته منحصرا بی بی ها که از امکانات مادی بالايی برخوردار بودند می بافتند. در سال 1309 هجری شمسی با حذف خانواده های بزرگ بختياری توسط حکومت رضاخان؛ بافتن قالی های "بی بی بف" در درون ايل عملاً متوقف شد. در حال حاضر بافتنی بی بی باف ها در چالشتر در منطقه شهر کرد ادامه دارد. نقش های مورد استفاده در قالی بی بی باف که به "خشتی" معروف هستند؛ نقش های گياهی و شکارگاهی هستند که به آن جانوری نيز می گويند. در طرح خشتی از انواع پرنده، سرو کاج و حيوانات و گياهان استفاده می شود. از مناطق مهم بافت قالی در منطقه بختياری می توان از شهرکرد، چالشتر، بخش شوراب، روستاهای فارسان، باباحيدر و چلگرد و اردل نام برد. بیش تر قالی هايی که به نام قالی بختياری شهرت دارند، در منطقه چهارمحال بافته می شوند. قالی های چالشتر از معروفيت جهانی برخوردارند و اصالت نقشه و ثبات رنگ و دقت در بافت از مشخصات آن است.
قالی يلمه: از جمله قالی هایی است که توسط عشاير يلمه بافته می شود و دارای رنگ ثابتی است و معمولاً از نه رنگ در بافت آن ها استفاده می شود که عبارت است از: آبی، لاکی، سبز، سرمه ای، سفيد، بنفش و سياه. این قالی ها دارای تار و پود پشم هستند.
گل پتو:اين فرش که با استفاده از گل های پهن بافته می شود به گل فرنگی هم معروف است. در فرادنبه از بخش های شهرستان بروجن بافت اين فرش توسط زنان انجام می شود و نقشه آن معمولا ذهنی است.
کف ساده: فرشی است بدون نقش و با زمينه سفيد که بيش تر در چالشتر بافته می شود.
گل مينا: نقشه اين فرش توسط شخصی به همين نام که اهل تبريز بوده، طراحی شده است. بافنده در انتخاب رنگ آن آزاد است و معمولا از رنگ های گياهی و با پود پشم هم بافته می شود و در متن فرش رنگ مينايی و گل های ريز به کار می رود. نقشه گل مينا، لچک ترنج و هندسی است که گاهی به شکل گرد يا بيضی هم بافته می شود و در فرش رنگ مينایی و گل های ريز به کار می رود. از مشخصه های طرح اين فرش اين است که يک قسم از آن در همه نقشه تکرار می شود.
چهار رنگ: اين فرش حدود 50 سال پيش در روستای دستنا توسط يحيی خان بختياری طراحی شده است و در بافت آن فقط چهاررنگ به کار می رود.
گبه: نوعی قالی گره دار با پرز بسيار بلند به بلندی دست کم يک سانتی متر و پود فراوان است که از سه تا هشت پود در هر رج معمولا درشت بافت تشکیل شده است. هر گاه شمار رشته های پود در هر رج از سه تجاوز نکند و پرز هم کوتاه تر باشد دستباف را قالی گبه می خوانند.
خرسک: قاليچه هايی با پرز بلند و درشت بافت که مرغوبيت چندانی ندارد و خود مصرفی است را گویند. این قالیچه ها دارای نقشه های ساده مرکب از مثلث و لوزی است و بيش تر در بین اهالی ايل بافته می شوند.
گليم و لی: گليم های عشايری که اصطلاحا به آن ها "لی يا سرانداز" گفته می شود، برای پوشاندن رخت خواب و وسايل داخل چادر که روی چل قرار می گيرند؛ به کار می رود و دارای بافت "رندی" است که بافتی بسيار مشکل و وقت گير است.
هورژين: خورجين يا به گويش بختياری "هورژين" از صنايع دستی مهم عشاير بختياری است که به دست زنان ايلياتی روی دارهای افقی بافته می شود. خورجين پوششی تزيينی است که وسايل زندگی عشاير در آن قرار می گيرد و چون در هنگام کوچ و در زمان زندگی در سياه چادر در معرض ديد قرار دارد جنبه زيبا شناختی و تزيينی و اعتقادی قوم بختياری در نقوش و بافت آن تجلی می يابد. هورجين حکم صندوقچه ای را دارد که با اتصال بندينک های آن به يک ديگر و زدن قفل به آخرين بندينک در آن کاملا بسته شده و قابل حمل روی چاپار می شود. هورژین هنگام کوچ يا در گوشه ای از چادر(به هنگام اطراق) قرار می گيرد. معمولا از نقوش هندسی برای تزيين خورجين استفاده می شود. لبه های طرفين کيسه ها ی خورجين پس از دوخت با موی بز شيرازه دوزی می شود. "چرک" يا تار خورجين از نخ پنبه و پود آن در قسمت های مختلف تماماً از پشم است. طرح کلی آن که چند نوع تکنيک بافت در آن به کار می رود شبيه به قطعه کف پوشی است که يک قسمت آن (روی هر طرف) دارای بافت رندی "رندی بافت" و قسمت ديگر (پشت هرطرف) دارای بافت ساده و قسمتی ديگر با تکنيک " گندی بافت" مانند قالی بافته می شود و اين قسمت قالی باف در پايين و گوشه های خورجين قرار می گيرد تا به هنگام کوچ در ايل راه ها و در برخورد با سنگ های کوهستان مقاومت بيش تری داشته باشد. قطع خورجين پس از دوخت در حدود يک متر در 70سانتی متر می شود.
هورژ (خورج) و مهده: هورژ(خورج) بافته ای است که از وسايل زنان محسوب می شود و در واقع يک کيسه دوطرفه است که دو روش ساده بافت و قالی باف در آن به کار رفته است. تکنيک ساده بافت در قسمت پشت هر طرف از کيسه ها و تکنيک ساده بافت در قسمت روی هر طرف از کيسه ها. هورژ نيز از هر طرف به طور جداگانه قفل و کليد می شود. اندازه هورژ کوچک تر از هورژين است و از بافته هايی است که تنها در بین ايلات مصرف دارد.
مهده: مهده نوعی بافته است که در ايل بختياری جزو وسايل زنان محسوب می شود که وسايل خودرادر آن جای می دهد. پس از اتمام بافت، از يک ضلع تازده می شود و با موی بز آن را می دوزند. مهده نيز مانند هورژ قفل و کليد دارد. از مهده گاهی اوقات به جای بالش ويابه قول خود بختياری ها زيرگوشی استفاده می شود.
هورژ (خورج) ترک: اين وسيله که مانند هورژ از يک کيسه دوطرفه به اندازه تقريبی هرطرف 25*20 سانتی متر ساخته می شود از بافته هايی است که در قديم بيش تر بافته می شد و وسيله ای مردانه است. مردان ايل؛ پول و اشياء مردانه مانند وسايل اصلاح صورت خود را درآن جای می دهند و قفل و کليد می کنند. تار در خورج ترک از ترکيب پشم و مو و گاه از پنبه است و پود تماما" از جنس پشم است. روی هر طرف آن با بافت رندی نقش می اندازند.
هور: کيسه ای است دوطرفه که به طور عمده برای حمل گندم و آرد و گاهی برای غلات ديگر و حبوبات به کار می رود. از خورجين کمی کوچک تر است و اطراف جيب های آن کاملا دوخته می شود. گوشه يکی از لبه های آن را بدون اين که بدوزند باز می گذارند به اين دليل که از اين گوشه دوخته نشده برای پرکردن و خالی کردن مواد غذايی ذکر شده استفاده کنند. در گذشته از 3 روش بافت (ساده، رندی، گندی) در آن استفاده می شده ولی امروزه نقش ها به روش ساده بافته می شوند و در قسمت پايين طول هر طرف، گندی بف(قالی بافت) بافته می شود تا همانند خورجين در هنگام حمل و کوچ از ساييدگی آن جلوگيری شود. اندازه هر طرف آن 80*60 سانتی متر است که هر دهانه در حدود 50 کيلوگرم ظرفيت دارد.
شله: یک کيسه دوطرفه ساده بافت است که گاهی تماما از نخ بافته می شود. تار آن هميشه از جنس پنبه است. برای جابه جايی مشک، سنگ و چوب به کار می رود و هيچ گونه نقشی روی آن به چشم نمی خورد. درب آن نيز همیشه باز می ماند.
توربه يا توبره: محصول ديگری است که عشاير بختياری با شيوه های بافتی یادشده توليد می کنند. توبره و يا به گويش بختياری «توربه» حالتی کيسه مانند دارد و شبيه کوله پشتی است. برای نگه داری و حمل مواد غذايی يا ملزومات چوپانان از قبيل نان فطير، چای، قند، پياز، استکان، مشکول و ديگر مايحتاج آن ها به کار می رود. پشت توبره معمولا ساده بافت(گاهی بانقوش پراکنده) است و روی آن دارای زمينه ساده و نقش های رندی بافت است.
تی ير يا نمکدان: بافته ای است مرکب از سه روش ساده، رندی، گندی(بافت گره ای) در ابعاد 60*40 سانتی متر که در آن نمک می ريزند. تارو پود مابين رج های رندی بافت و گندی بافت از جنس پنبه و بافت قسمت رندی و گندی پشمی است. روی نمکدان رندی بافت و قسمت پايينی آن، سه تا پنج سانتی متر به سبب سايش کم تر ته نمکدان، گندی بافت است. پشت نمکدان ساده بافت است. دو طرف نمکدان با موی بز بافته می شود و روی شانه ها، تارهای اضافی دسته دسته به هم پيچيده يا گيس بافی شده يا به صورت منگوله تزيينی در می آيند.
جل (روزينی): پوششی است که روی حيوان می اندازند و بار روی اين پوشش قرار می گيرد. جل بافته ای چهار گوش در ابعاد50/1*10/1 متر و معمولا دو قسمتی است و با تسمه سينه بند، تنگ شکم بند، و يک زير دم مجهز به يک تکه نمد به نام رفيده به پشت حيوان بسته می شود. به هنگام تزيين حيوانی که مختص عروس يا بی بی (زن خان) است، "رفيده" را با پارچه ساده ای می پوشانند و روی آن را با مهره های رنگی و دکمه تزيين می کنند. نقش های جل با توجه به نوع استفاده آن، بافت های متفاوتی دارند. گاهی زمينه ساده و نقش ها قالی بافت است، گاه زمينه ساده و نقش ها رندی بافت، و گاهی زمينه ساده و نقش ها رندی بافت و قالی بافت است . زمانی تماماً قالی بافت است و زمانی کاملا ساده بافت و بدون نقش است. تار جل از نخ پنبه يا پشم و قسمت های رندی بافت و قالی از جنس پشم است. روزينی بافته قالی بافتی است که روی زين قرار می گيرد و عشايری که وضع مالی خوبی دارند از آن استفاده می کنند. دور تا دور روزينی منگوله های رنگی بزرگ و کوچک آويزان می کنند.
سرفه آردی يا سفره آردی: نان، غذای اصلی عشاير بختياری را تشکيل می دهد و آرد که ماده اوليه پخت نان است بسيار مقدس است پس نان بايد جايگاه خاصی برای خود داشته باشد. به همين دليل سفره مخصوصی برای آن بافته می شود که در گويش بختياری به «سرفه آردی» معروف است. سفره آردی دارای بافت گليمی يک رو يا رندی بافت است که گاهی وسط آن ساده بافت با حاشيه ای نقش دار است. تار آن پنبه ای و پود آن از پشم است و به شکل مربع 1*1 متر و گاهی مستطيل است. متن سفره آردی ساده، يک قسمتی نقش دار دو قسمتی نقش دار و چهار قسمتی نقش دار ديده شده است.
پيش سينه: عشایر بختیاری پيش سينه را برای تزيين و افزودن زيبايی حيوان می بافند و مانند گردنبندی به دور گردن ماديان حلقه می کنند. احتمالا در تزيين حيوانی که عروس يا بی بی بر آن سوار می شود؛ نيز به کار می رود. اين بافته تماما" روش "رندی" بافته شده و جنس تار آن از پنبه و جنس پود آن از پشم است.بافت وسط پيش سينه با عرض حدود 25 سانتی متر در طرفين متوقف می شود، ولی در وسط به شکل مثلثی ادامه می يابد و به راس آن ختم می شود.
وريس: وريس نوعی نوار منسوج و تسمه مانند است که در زندگی عشاير بختياری کاربردهای زيادی دارد و اغلب به عنوان طناب (در عرضهای متفاوت برای مصارف مختلف) مورد استفاده قرار می گيرد. بختياری ها برای بافت اين نوع محصول از شيوه خاصی بهره می گيرند.
بهون يا سياه چادر: بافت سياه چادر به عنوان محصولی خود مصرفی در بين تمام عشاير ايران مرسوم است و طبعاً بختياری ها نيز از اين قاعده مستثنی نيستند. عشاير بختياری از سياه چادر با عنوان "بهون" ياد می کنند و هر بهون به تناسب کوچکی يا بزرگی اندازه اش مرکب از 14 تا 20 " لت " (قطعه) است که طول هر کدام از لت ها شش تا ده متر و عرض آن 40 تا 6 سانتی متر است که برای بافت آن به همکاری دو نفر بافنده به مدت ده تا پانزده روز مورد نياز است. لت های چادر به شکلی خاص از پهنا کنار هم گذاشته شده با موی بز به هم دوخته می شود، در نتيجه روزهای آفتابی شعاع هايی از خورشيد از محل درزها به داخل می تابد و در روزهای بارانی نيز قطراتی از باران از محل درزها به داخل نفوذ می کند، در حالی که ساير قسمت های چادر به دليل خاصيت ويژه مو در برابر رطوبت متورم می شوند، در نتيجه آب به داخل چادر نفوذ نمی کند. سياه چادر در مقابل باد مقاوم است و در زمستان داخل آن گرم و تابستان خنک است. دستگاه بافت بهون همان دستگاه معمول عشايری است.
جاجيم و آورآرتهده: يکی ديگر از دست بافت هايی است که در زندگی بختياری ها مورد استفاده قرار می گيرد که به شکل نوارهايی باريک به پهنای 18 تا 35 سانتی متر و درازای 20 تا 25 متر تماماً از پشم بافته می شود. پس از بافت، آن را به قطعاتی با درازای مناسب تقسيم می کنند و از پهلو به يک ديگر می دوزند، در نتيجه سطح يک پارچه ای حاصل می شود که به مصرف روانداز (تهيه لحاف) می رسد. چله کشی جاجيم معمولا روی زمين صورت می گيرد. ضمن بافت آن تارها از روی کار ديده می شود، در حالی که پود در زير آن ها مخفی است و برخلاف ساير منسوجات که در آن ها نقش با پود شکل می گيرد، در جاجيم نقش ها به واسطه تارها ايجاد می شود. افزون بر اين، بختياری ها با استفاده از شيوه بافت جاجيم؛ نوارهای تسمه مانندی نيز توليد می کنند که به آورآرتهده شهرت دارد و برای حمل گهواره بچه برپشت مادر هنگام کوچ به کار می رود.
موج: نوعی رخت خواب پيچ و شبيه جاجيم است که مانند ساير بافته های بختياری جنبه خودمصرفی دارد. با اين وجود بافت آن چندان رايج نيست و فقط عده بسيار کمی از عشاير آن را توليد می کنند و اغلب در شرايطی که به موج احتياج داشته باشند آن را از موج بافان دزفولی يا شوشتری می خرند. طول دستگاه موج بافی پنج تا هفت متر در نوسان است ( طول تارها حدود 7 متر و عرض موج بين 80 تا 100 سانتی متر ) يعنی بين سردار و زيردار آن حدود پنج تا هفت متر فاصله است. بعد از اتمام بافت موج (با توجه به اندازه آن) آن را دو يا سه قسمت کرده از پهنا به هم می دوزند. تار و پود موج تماماً از پشم است از موج برای بستن رخت خواب ها و هم چنين رو انداز استفاده می شود.
چوقا: چوقا که گاهی چوخا نيز تلفظ می شود، نوعی عبای دهقانی است که زنان از پشم سفيد طبيعی می بافند و دارای خطوط عمودی آبی تيره يا مشکی است که مردان بختياری آن را روی لباس های خود می پوشند. ماده اوليه چوقا پشم است که زنان بختياری آن را به گونه ای بسيار نازک و ظريف می ريسند و روی دستگاه های ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا 70 سانتی متر (بسته به اندازه مورد نظر) و طول 5/2 متر می بافند. اين نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکيل می شود. بلندی چوقا تقريباً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملا باز است. چوقا فاقد آستين است. بهترين نوع چوقا که توسط زنان کيارسی بافته می شود به " کيارسی بف" معروف است و دارای بافت بسيار ظريف بوده و تار آن ها از جنس پنبه است و از بازار خريداری می شود. دار چوقا به صورت افقی و تک نفره است. برای اين که نخ پشمی مورد استفاده در بافت چوقا ظريف و يک نواخت ريسيده شود، آن را به هنگام پره گرداندن (نخ ريسی) از سوراخی که روی ناخن بلند انگشت شست تعبيه شده می گذرانند.
نمد مالی: نمد مالی از ابتدايی ترين شيوه های نساجی است که بشر به آن دست يافته است. ماده اوليه آن از پشم است که در اثر رطوبت و فشار در هم تنيده شده و نوعی منسوج را به وجود می آورد. استحکام، انعطاف پذيری و ارزان و در دسترس بودن مواد اوليه از مزايای آن محسوب می شود ابزارکار برای تهيه نمد ساده و ارزان است و نمد مالان مزد اندکی برای توليد آن دريافت می کنند. مجموعه اين عوامل باعث شده است که نمد منسوجی ارزان و قابل دسترس باشد. حتی زمانی که صرف توليد نمد می شود کوتاه است. يک زير انداز نمدی به هر اندازه ای که باشد يک روز وقت می گيرد و 3 تا 4 روز طول می کشد تا خشک شود. حتی نمدهايی که قسمت هايی از آن ها کهنه و فرسوده می شوند؛ قابل تبديل به نمدهای کوچک تر برای مصارف ديگری هستند. شيوه کار آن که از زمان ها قديم تا کنون تغييری نکرده است آسان است. نيش گزندگان و چنگ و دندان درندگان و حتی اشياء تيز و برنده کم تر به آن آسیب می رساند.
نمد در ايلات و عشاير و در روستاها و حتی در شهر مصرف دارد. گاهی از نقش ها و رنگ های زيبايی برای نقش دار کردن آن استفاده می شود. برای کپنک که نوعی پوشش چوپانی است، زيراندز، جليقه، شنل، زيرمنقلی و پوشش اسب و قاطر کاربرد دارد. شهرکرد مهم ترين مرکز ساخت نمد است. درمناطق ديگر استان چهارمحال و بختياری از جمله فارسان و لردگان نيز این صنعت توليد می شود. نقوش مورد استفاده در نمد عبارتند از: ترنج، جقه، خشت، سه جام و يک جام.
کلاه مالی: صنعت دیگری است که دربيش تر قسمت های شهر کرد و بروجن توليد می شود. مردان بختياری معمولاً از کلاه نمدی که جزيی از لباس محلی آنان است، استفاده می کنند. کلاه ها به رنگ های مشکی، قهوه ای و سفيد هستند و نوعی از آن به کلاه خسروی معروف است. مواد اوليه اين کلاه ها کرک بز، پشم، صابون و رنگ های شيميايی و گياهی است.
گيوه دوزی: از ديگر فعاليت های دستی مردم استان چهار محال و بختياری است که بيش تر در شهرستان های شهرکرد و بروجن رايج است. بروجن مهم ترين مرکز فعاليت گيوه دوزی است. گيوه که پا افزاری مقاوم و راحت و متناسب با منطقه کوهستانی اين استان و گذرگاه های سخت گذر آن است در سال های اخير از رواج و رونق اولیه افتاده است. گيوه های بافته شده از تخت پارچه ای و گاهی لاستيکی و رويه آن از نخ و نوارهای متصل کننده از چرم گاو است. رويه گيوه معمولاً از شهرضا و آباده و تخت گيوه بيش تر از شهرضا و شيراز وارد می شود. در يک کارگاه با يک نفر استادکار روزی يک جفت گيوه دوخته می شود. انواع گيوه های اين منطقه عبارت است از: گيوه تخت ملکی، تخت لاستيکی و غلاتی.
قفل سازی: قفل سازی از جمله صنایعی است که در چالشتر رواج داشته است. قفل سازان چالشتری اين حرفه را از پدران خود آموخته اند و می شود گفت که شغلی ارثی است. ساخت آن به اين شکل است که ابتدا تنه قفل که حاوی دستگاه قفل است ساخته می شود و سپس زبانه آن را که از حلقه در يا جعبه آن می گذرد؛ جوش می دهند و سوراخ قفل را با مته کمانی حفر می کنند. سپس کار سوهان زدن رويه قفل و حلقه را انجام می دهند که نياز به ظرافت خاصی دارد و در آخر تمام قفل را پرداخت می کنند. به طور کلی در چالشتر که مرکز فلزکاری بوده همه ی ابزار فلزی مانند چاقو، قيچی، کلاه خود، شمشير و ديگر ابزار مورد نياز در بافت گليم و قالی و خياطی توسط هنرمندان قفل ساز انجام می شده است.
هم چنين انواع انبر، درکوب و وسايل تزيينی مورد استفاده در درب ها و پنجره ها با ظرافت و سليقه های خاصی ساخته می شد. تزیينات و نقوش روی درب های چوبی به وسيله ميخ های تزیينی به استحکام و زيبايی درب ها کمک می کرده است. از ديگر محصولات دست ساز اين بخش تفنگ بوده که به نام استاد اين کار احمد نيکزاد (احمد قفل ساز) معروف است.
صنایع دستی استان چهارمحال و بختیاری همواره یکی از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این استان بوده و از سوغاتی های ارزشمند فرهنگی این منطقه به شمار می آید.

ادامه...
تماشای شیوه زندگی عشایر کوچ نشین همواره یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری را تشکیل می دهد. ايل بختياری يا لُر بزرگ از ايل‌های بزرگ و صاحب نام ايران است كه نفوذ سياسی و اقتصادی گسترده‌ای در جنوب باختری كشور داشته است.
ادامه...
مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2018 istta.ir All rights reserved. Powered & Designed by WebTakin.ir , Graphic by Yousefi
logo-samandehi