عمده محصولاتي كه درشهرستان آبيك به عمل مي آيند عبارتند از: گندم, جو, بنشن, يونجه, ذرت, چغندر قند, صيفي جات,انگور و سيب زميني. دام داري نيز در كنار كشاورزي در اين منطقه صورت مي گيرد. دام داري هاي منطقه آبيك هم به صورت سنتي و هم صنعتي وجود دارند.
بنای زيبا حسينيه روستای منصور به دوره قاجار يا اندکی قديمی تر مربوط می شود. اين روستا در نزديکی شهر آوج و به فاصله 25 کيلومتری شمال شرقی آن قرار گرفته است.
مسجد جامع كبير که منارههای با شكوه، ايوانهای بلند ، گچ بری نفيس و ساختمان با شكوه آن نماينده و نشان گر بهترين سبک معماری دورههای سلجوقی و صفوی است، در قرن هفتم هجری درب های متعددی داشته و پس از حمله مغول تا دوران صفويه، از چگونگی وضعيت مسجد و درب های آن اطلاعی در دست نيست و هم اكنون اين مسجد دو در دارد : يكی در خاور و ديگری در شمال باختر قرار دارد. اين مسجد در محله دباغان و در كناره باختری خيابان شهدا واقع شده است.
مسجد و مدرسه شيخ الاسلام در سال 1321 هجری قمری تجديد بنا شد و به صورت مسجد و مدرسه درآمد که در جانب خاوری خيابان شهدای قزوين قرار گرفته است. ساختمان مدرسه آجری است و آجرهای آن با گچ بندكشی شده است و درب ورودی مدرسه از جانب باختری است که پهلوی آن درب ديگری نيز هست كه به حياط كوچک مدرسه منتهی می شود. درب بزرگ مدرسه به فضايی اتصال دارد كه طاق بزرگی آن را پوشانده است. حياط مدرسه مربع شكل است و در پيرامون آن حجرههايی برای تحصيل طلبهها وجود دارد .
مسجد و مدرسه سردار که متعلق به دوره قاجار است و درسال 1231 هجری قمری ساخته شده است درمحله ديمج در خيابان تبريز قزوين قرار دارد. نقشه بنا مربع مستطيل است و ساختمان آن در دو اشكوب ساخته شده است. ازاره بنا با سنگ و بقيه آن با آجر تراش خورده ساخته شده و با كاشیهای رنگارنگ تزيين يافته است. دور تا دور حياط مدرسه را از چهار سو با اشعار مرحوم محتشم كاشانی به خط نستعليق زيبا، به رنگ سفيد در كاشی بنفش، كتيبه كردهاند.
بنای مسجد و مدرسه صالحيه در جانب باختری خيابان مولوی قزوين واقع شده است. مجموعه صالحيه يک درب از كوچه باختری و يک درب از كوچه شمالی كنار خود دارد. درب بزرگ مدرسه که در خاور بنا قرار دارد، هم به مسجد و هم به مدرسه راه دارد و در كناره باختری خيابان مولوی واقع شده است و بالای سر درب آن تزييناتی از كاشی وجود دارد که اشعاری به خط نستعليق زيبا و به رنگ ليمويی در متن كاشیهای لاجرودی سر در كتيبه شده كه برخی از ابيات آن افتاده است. در جانب شمال، به جز درب ورودی، درب های بزرگی با نردههای آهنی وجود دارد. درب جنوب بنا، ارسیهايی تعبيه شده است كه به حياط مدرسه گشوده میشوند.
اين مسجد در محله نبدريه و در گذر بلاغی واقع شده است و از نباهای دوره سلجوقی به شمار ميآيد. امروزه از اين مسجد فقط شبستانی باقی مانده است. مسجد حيدريه از نمونههای كامل مساجد چهار طاقی به ابعاد 30×10 متر است. محراب آن از نظر طرح در نوع خود بهترين نمونه هنر گچ بری و يكی از باشكوه ترين محرابهای دوران سلجوقی به شمار ميرود. تمامی محراب دارای زمينهای به رنگ آبی است. در اطراف محراب در داخل حاشيهها شش كتيبه به خط ثلث و كوفی وجود دارد. كتيبههای كوفی آن به شكل كوفی گل دار، كوفی گل و برگ دار و كوفی پيچيده است. در داخل محراب نيز در بين نگارهها و در اطراف شمههای تزييني آيههايی از قرآن با گچ در زمينه آبی تكرار شده است.در اين بنا الحاقاتی از دوره قاجاريه به چشم ميخورد كه ميتوان به صورت حجراتی جهت مدرسه طلاب در اطراف بنا مشاهده نمود.در دوران پهلوی سقفی به شبستان اضافه شد كه اكنون بار ديگر در معرض آسيب قرار دارد. اين مسجد در داخل مدرسهای به نام اميركبير قرار گرفته و در شرف نابودی است. اهالی محل معتقدند كه اين مسجد قبلاً بنای آتشكدهای بوده است، اما هيچ مدرك دال بر اين موضوع پيدا نشده است.گچ بریهای مسجد نيز میتوانند نشان گر تاريخ بنياد اين مسجد باشند. زيرا گچبریهای نفيس اين مسجد نيز مانند گچبریهای مسجد جامع كبير است و بعيد نيست كه گچبریهای هر دو مسجد كار يک هنرمند باشند.اين مسجد در زمان صفويه هم داير و آباد بوده، ولی به تدريج خراب شده است. در دوره قاجاريه با افزوده شدن ايوانی در مقابل شبستان و حجرههايی در اطراف آن، تا اندازهای رونق گذشته خود را باز يافته است و عدهای از طلاب در آن سرگرم تحصيل بودهاند. از اين مسجد تنها شبستان آن باقی مانده است.
مسجد پنجه علی كه در دوره صفويه ساخته شده است، در كناره باختری خيابان پيغمبريه قزوين قرار گرفته است. اين مسجد دو درب دارد : يكی از خيابان پيغمبريه و ديگری از كوچهای كه از جنوب آن میگذرد. داخل مسجد محوطهای سرپوشيده است كه در حدود 200 متر مربع از سقف آن را تاقهای آجری پوشانده است. ازارههای ديوارهای اطراف و ده ستون وسط آن از سنگ مرمر است. درازا و پهناي هر يک از سنگهای مرمر بيش از يک متر است و در حدود 115 قطعه از اين سنگها در اين ساختمان به كار رفته است. ازارههای بالای سنگها ، به پهنای بيش از نيم متر، كاشی كاری شده است. كاشی های ازاره بنا ظريف و به رنگ آبی است. دور كاشیها را با كاشی مشكی و سرمهای حاشيه دادهاند. در وسط اطاق دوم، محرابی هست كه دور آن را كاشی آبی رنگ چسباندهاند و نامهای امامان عليهم السلام، به خط نسخ و به رنگ سفيد، در آنها نقش شده است.
آغاز بنای مسجد النبی را به دوره صفويه نسبت میدهند، اما چنين به نظر میرسد كه پس از انقراض صفويه در اثرعدم توجه به صورت ويرانهای درآمده و در دوره قاجاريه از نو بازسازی شده است. حياط مسجد به شكل مستطيل و درازاي آن از شمال به جنوب است. هر يک از جهات چهار گانه مسجد، ايوانی بلند در وسط دارد و دو گوشواره و سپس دو شبستان يا رواق در دو سوی آن بنا شده است. در دو بخش خاوری و باختری بنا، شبستانها باريکتر و در بخشهای شمالی و جنوبی، پهنتر و بزرگترهستند. رواقها يا شبستانهای شمالی و جنوبی، هر يک دارای چهار طاق نما و رواقهای خاوری وباختری دارای نه طاق نما هستند. هر يک از طاق نماها دارای ارسی سه چشمهای بوده است كه امروزه بيشتر آنها فرسوده شدهاند و به جای آنها در چوبی كار گذاشتهاند. در وسط حياط مسجد يک حوض بسيار بزرگ سنگی به شكل مربع مستطيل ساخته شده است كه برای وضو گرفتن از آن استفاده میشود.
سبک ساختمان مسجد سنجيده نشان می دهد كه بنای اوليه آن آتشكده ای بوده كه بعدها به مسجد تبديل است و در محله راه ری قزوين قرار دارد. طاق اين مسجد مخروطی شكل و بسيار بلند است و در داخل مسجد ، كتيبهای از كاشی مشتمل بر مناجات حضرت علی (ع) وجود دارد كه بيشتر آن فرو ريخته و از تمام كتيبه تنها سه قطعه باقی مانده است.در گذشته، در جانب شمال اين مسجد، مدرسهای بود كه امروزه سراسر ويران شده است و غير از چند طاق نما اثر ديگری از آن باقی نمانده است. در وسط حياط اين مسجد ، يک حوض آب لوزی شكل قرار دارد و در اين مسجد مزاری هست كه روی سنگ آن نام حسن نوشته شده و گروهی می گويند گور حسن صباح ، رييس فرقه اسماعيليه ، است ؛ ولی اين نظر در تحقيقات تاريخی تأييد نگرديده است.
اين بنا در محله آخوند قزوين واقع شده و در سال 1263 هـ.ق توسط حاجی يوسف قزوينی بنا شده است. مسجد فاقد حياط و مشتمل بر شبستانی ستون دار با 6 ستون در ميانه است. بر درگاه مسجد كتيبهای متضمن اشعاری به تاريخ 1263هـ.ق و نام بانی بنا نصب شده است.
اين بنا در ضلع باختری باغ چهل ستون و در حاشيه خاوری خيابان پيغمبريه، متصل به بقعه چهار انبيا قرار گرفته و دارای ورودی با قوس كاشي كاری شده است. حياط آن مربع شكل با وسعتی متوسط بوده و دارای حجره هايي در اضلاع شمالی و خاوری در ارتفاع يك متر بلندتر از كف حياط است. گفته مي شود بانی آن شاه اسماعيل صفوی بوده كه در زمان او به صورت نيمه تمام باقی مانده و محمدتقی ابن ميرزا هدايت اصفهانی، وزير شاه عباس دوم به ساخت بنای ناتمام آن همت گماشت.حجره ها دارای طاق نماهايی با آجركاری ساده بوده و فضای داخلی حجرات نيز عاری از تكليف است و امروزه چون گذشته مورد استفاده و محل زندگی طلاب علوم دينی است. نمازخانه يا مسجد در ضلع جنوب خاوری حياط به چشم ميخورد كه دارای دو ورودی ، يك ارسی چوبی و راه رويی سرپوشيده بوده و فضای نمازخانه عبارت از شبستانی است كه در مجموع با طاق ها و قوس های تزيينی آرايش يافته و پوشش نيم گنبدهای سقف با رسميبندی سادهای همراه شده است.
بناي مسجد مولا وردي خان در جنوب خيابان امام خمينی و باختر خيابان مولوی قزوين واقع شده و در سال 1069 هـ.ق ـ زمان شاه عباس دوم صفوی ـ توسط حاجی ساروخان بنا شده است. اما به جهت مجاورت با مدرسه مولاورديخان، به مسجد مولاورديخان شهرت يافته است.
بنای مسجد و آب انبار در تقاطع خيابان شهيد انصاری و خيابان مولوی واقع شده، بنای مسجد نوساز بوده و بخش تحتانی آن آب انبار است. بنای آب انبار دارای سه كف بوده و دارای طاق نماهايی با قوس جناغی و طاقچههايی با سقف قوسی شكل است. كچلی طاق نماها و قسمت فوقانی ديوارها دارای تزيينات آجری به شيوه راسته خفته رفته بوده و تاريخ ساخت آب انبار مربوط به عصر پهلوی است.
اين بنا در خيابان شهدا (سپه سابق) كوچه محمديه و در ميان بافت قديمی شهر در مجموعه فرهنگی قرار گرفته است و تاريخ بنا به دوره قاجاريه برميگردد. اين مسجد به صورت خاوری ـ باختری ساخته شده است. نمای داخلی عبارت از فضايی است كه در يك سو به زير زمين و سرويس بهداشتی و وضوخانه و در ضلع باختر حياط به بنای مسجد محدود شده است. فضای داخلی مسجد به صورت شبستانی سرپوشيده است كه از خارج با طاق نماهای كاشي كاری شده آراسته شده و در داخل با ستون های مربع شكل سنگی و طاق و قوس زده شده بر ستون ها و كلاف كشی مابين قوسها تزيين شده است. محراب مسجد با سقف نم گنبدی از ديگر عناصر تزيينی بناست. كلافكشی مابين قوس ها از جلمه اقدامات مرمتی بناست كه به سال 1367 هجری شمسی صورت گرفته است.
اين بنا در ابتدای خيابان شهدا و درجانب خاوری كوچه امامزاده اسماعيل واقع شده است. ورودی به صورت درگاهی قوسدار ساخته شده و با كاشی زينت يافته است. بنا به صورت دو طبقه بوده و زيرزمين آن در ضلع جنوبی مسجد دارای نورگيرهای مشبك كاشی بوده و ايوان خاوری نيز دارای سه طاق نمای تزيينی است. درضلع شمالی بنا، مسجد يا نمازخانهای ساخته شده كه در نمای خارجی دارای ارسيهای زيبايی است و در داخل دارای تزييناتی است و طاق ورودی با كاشي كاری و خط به صورت توأمان زينتی بيش تر يافته است. مقبره عارف شيخ احمد غزالی در سرداب، زير ساختمان مسجد قرار گرفته و عبارت از اطاقی مستطيل شكل و آجری است و خالی از هرگونه زينت و آرايش است.
اين مسجد هم اكنون به نام مسجد علی ابن موسی الرضا شناخته ميشود و ظاهراً آرامگاه داود ابن سليمان غازی از محدثين نامی قزوين و راوی صحيفه الرضا است كه سنگ قبر وي با تاريخ 1404 هـ.ق در مسجد قرار دارد، در حياط مسجد قبلاً چناری سوخته وجود داشت كه افراد برای طلب حاجت بدان متوسل ميشدند. بنا از دو قسمت قديمی و جديد تشكيل شده است. بنای مسجد در يك طبقه به ابعاد 18×13 متر با نمای آجری ساخته شده و دو درب ورودی در ضلع باختری و جنوبی دارد كه در باختری دارای طاق نمای كاشي كاری است. مسجد تقريباً در بخش داخلی ساده و بيپيرايه است. چهار طاق نما به عمق تقريبی 4 متر نيز فضا را از يك نواختی اوليه در آورده است. محراب در ضلع جنوبی مسجد دارای كاشي كاری است. مصالح به كار رفته در ساخت بنا، آجر، گچ، سنگ، موازييك و كاشی است.
اين مسجد در محل درب كوشك، در انتهای خيابان نظام وفا، متصل به خيابان سعدی قرار گرفته و متصل به آب انباری بوده كه به نظر ميرسد بانی هر دو بنا يك نفر بوده است و اين محوطه كه مسجد در آن قرار گرفته سابق بر اين قبرستان بوده است. بنا دارای دو ورودی در اضلاع باختری و شمالی بوده كه ورودی جنوب باختری به حياط ساده مربع شكلی منتهی ميگردد و از حياط راهی به شبستان مسجد دارد. ديوار باختری و شمالی دارای طاق نماهای ساده آجری بوده و ورودی شمالی به صورت طاق نمايی رفيع با قوس جناغی ساخته شده كه به راهرويی كوچك منتهی ميشود كه راه پلهای به طبقه زيرزمين و پشت بام مسجد دارد. شبستان مسجد بنايی تازه ساز است و عبارت از فضايی وسيع و مربع شكل بوده و حاشيه ديوار در انتهايترين قسمت دارای كاشي كاری كتيبهای است كه به صورت سرتاسری در اضلاع چهارگانه ادامه مييابد.
اين بنا در خيابان تبريز، محله منحلاوك قرار گرفته و حدس زده ميشود كه منسوب به خواجه شاذان يكی از علمای نامی شهر باشد كه به شكل خواجه شهدا منحرف شده است. اين مسجد فاقد حياط بوده و در نمای خارجی شامل دو ورودی (مردانه ـ زنانه) به صورت پيش نشسته بوده كه هر دو با قوس جناغی باز به صورت طاق نما پوشش شده است. بخش عقب نشسته كه در ميان دو ورودی قرار گرفته عبارت از سه طاق نما با قوس جناغی است كه در دو تا از آن ها درب های فلزی نصب شده است.نمای خارجی كه شامل ورودی و طاق نماهای مركزی است ، ساده و بدون تزيين بوده و با سيمان روكش شدهاند. فضای داخلی مسجد عبارت از راهروی منتهی به شبستان با پوشش تخت است كه به فضای مربع شكل سنگی بنا شده و پوشش سقف آن مدور و طاقی شكل است كه با آجركاری رنگی آراسته شده و همه آن نوساز است و فاصله ميان قوس ها كلافبندی شده است.
صنايع دستي قزوين از گروه هنرهاي دستي تزييني وهنري است. خطاطي و تابلوهاي خط, نقاشي پشت شيشه, منبت كاري, آينه سازي و قالي بافي از جمله صنايع هنرمندانه اين استان هستند. نم نم دوزي، گلابتون دوزي، ابريشم كاري، موج بافي, قفل سازي, گيوه دوزي, پن بافي و ساعت سازي از ديگر صنايع استان قزوين هستند كه ارزش هاي هنري, تزييني و مصرفي دارند. استان قزوين را ميتوان پايتخت خوش نويسي ايران ناميد. هنرمنداني چون «ميرعماد حسني قزويني» - استاد برجسته خط نستعليق – و بيش از 30 تن از استادان به نام ايران كه آثار گران بها, كتب, مرقعات و كتيبه هاي با ارزش دارند, از قزوين برخاسته اند. وجود چهره هايي چون مولانا مالك ديلمي – ميرعماد- بزرگ استاد خوش نويسي نستعليق در دوران صفويه و ملك الخطاطين و عماد الكتاب از سرآمدان كم نظير دوران قاجار كه همگي از شهر قزوين برخاسته اند, نماياننده ارزش هاي هنر پرور قزوين در زمينه خوش نويسي است. «ميرمحمد حسين عمادالكتاب سيفي حسني قزويني» درعصر خود در سراسر كشور بيرقيب بود و شاهنامه معروف به چاپ «امير بهادر» به خط آن مرحوم است و رسم المشقهايي براي نوباوگان ترتيب و چاپ كرده است. علاوه بر خوش نويسي هنرهاي ديگري چون نقاشي و تذهيب كه به صورت ايجاد نقش و نگار روي درها، ارسيها، ديوار و سقف اتاقها معمول بوده و روي آنها را با روغن كمان، رنگ جلا ميزدند, از مهم ترين صنايع هنرمندانه اين خطه از سرزمين ايران است. نقاشي پشت شيشه قزوين در دوران قاجاريه با الهام از هنر روزگار صفويه، شهرت به سزايي داشت و اين منطقه را به يكي از مراكز توليد نقاشي پشت شيشه تبديل كرده بود. قسمت زيادي از اين آثار در گنجينه هاي خصوصي و موزههاي بزرگ پراكنده شده است. سنگ تراشي و حكاكي نيز از گذشته هاي دور در استان قزوين متداول و معمول بوده و استادان بلند پايه اي دراين فن هنرنمايي كرده اند. بهترين نمونه هاي آن كتيبه هايي است كه به خطوط زيباي نستعليق و نسخ در روي سنگ مرمر كنده كاري شده و بر سر درب مدرسه ها، مسجدها، آب انبارها، گرمابه ها نصب شده است. كاشي سازي نيز از دوره هاي پيشين در قزوين رواج داشته است. نمونه هاي زيباي آفريده هاي صنعت كاران اين هنر را مي توان در مسجد جامع و ساختمان هاي ديگر ديد. معروف ترين سازنده كاشي در زمان شاه سليمان صفوي «شريف كاشي» بوده است. كاشي سازي امروزه نيز در محدوده استان قزوين رواج دارد ولي رونق تاريخي و پيشين خود را از دست داده و تقريبا رو به فراموشي است.منبت كاري نيز در قزوين صنعتي شكوفا بوده و از بهترين نمونه هاي آفريده صنعتگران آن ضريح و درب امام زاده حسين را مي توان نام برد. هم چنين با ديدن گچ بري هاي مسجد جامع كبير و مسجد حيدريه قزوين مي توان دريافت كه قزوين در گذشته استادان عالي مقامي در فن گچ بري داشته كه محدوده كار آن ها از مسجدها و معبرها گذشته و به درون خانه ها و سر درب آن ها نيز كشيده شده است. قالي بافي كه از روزگاران قديم در استان قزوين صنعتي شكوفا بوده, در روستاها و ميان ايل هاي ساكن استان قزوين و غالبا به صورت بافتن كناره، قاليچه، گليم و جاجيم رواج دارد. پشم و خامه فرش هاي بافته شده معمولا با رنگ هاي گياهي كه رنگ هايي با دوام اند رنگرزي مي شوند. در بافت فرش هايي كه در شهر بافته مي شوند, نقشه خاصي رعايت نمي شود و بيش تر نقشه هاي مرغوبي را كه متداول و مشتري پسندند به كار مي برند كه طرح هاي شاه عباسي و لچ ترنج از آن جمله هستند.آينه سازي و ساخت جعبه نقاشي شده آينه از صنعت هاي مهم و با ارزش قزوين است. روزگاري اين صنعت به شكوفايي بسيار دست يافته بود و آفريده هاي اين صنعت كاران داراي اسلوب خاص و بسيار نفيس و گران بها بوده است. اكنون اين گونه جعبه آيينه ها به صورت اشياء عتيقه درآمده است.
عشايرمردمى هستند كه درآمد آن ها متكى بر دام دارى بوده، ييلاق و قشلاق بين آن ها استمرار داشته و رده هاى ايلى را باورداشته باشند. براين اساس با توجه به دشت بودن استان قزوين؛ عشاير به مفهوم عشايرقشقايي و تركمن و... و با توجه به مفهوم علمي آن دراين منطقه ديده نمي شود. ايل ها و عشايري كه در سرزمين زنجان ساكن هستند, در ييلاق و قشلاق خود به سمت قزوين هم كوچ مي كنند كه عبارتند از: ايلات مستقل شاهسون، ايل سون، طايفه مستقل چگينى، طايفه مستقل درويش وند و طايفه مستقل غياث وند.
وضع آب و هوای سرزمين قزوين به طور كلی در نواحی كوهستانی خوش آب و هوا و در دشت ها، بسته به فصل متغيراست. اين استان داراي زمستان هاي سرد و تابستان هاي معتدل است و سيستم غربي و مديترانه اي - كه سبب بارندگي هاي منطقه است- و سيستم پرفشار شمالي - كه عامل سردي و رطوبت استان است- موثرترين سيستم هاي هوايي اين منطقه هستند. هوای نواحی واقع در دو سوی رودهای بزرگ منطقه در فصل های مختلف سال تغيير می كند و روی هم رفته هوای آن ها مثل دامنه های بلند و نقاط كوهستانی مناسب نيست. به عبارت ديگر آب و هوای ناحيه شمالی استان قزوين كوهستانی است. اين ناحيه زمستان های سرد و پربرف و تابستان های معتدل دارد. نواحی دشتی استان قزوين نيز دارای زمستان های سرد و تابستان های گرم و خشك هستند. ميانگين دمای سالانه استان 2/13 درجه سانتی گراد و ميانگين بارندگی سالانه بين 200 تا 300 ميلی متر متغير است و هشتاد روز از سال را روزهاي يخ بندان تشكيل مي دهد. از نظر ميزان بارندگی استان قزوين به دو منطقه نيمه خشك يعنی نواحی شمال و شمال باختری و هم چنين منطقه خشك كه ساير قسمت ها را در بر می گيرد، تقسيم می شود. در استان قزوين دو نوع باد معروف وجود دارد. باد گرم که ساكنان منطقه آن را راز (شره) می نامند. زمان وزش اين باد در اوايل بهار و اواسط تابستان است و از جهت جنوب خاوری می وزد. بعضی اوقات در اوايل پاييز و زمستان نيز به مدت 2 تا 3 روز اين باد می وزد. با وزش اين باد در هنگام بهار و تابستان هوای منطقه به خصوص سگز آباد ـ بويين زهرا و رحيم آباد تا اشتهارد گرم شده و تبخير افزايش يافته و رطوبت کاهش پيدا می کند. در ضمن وزش اين باد سبب حركت ماسه و خاك در ناحيه می شود. باد ديگری باد سرد است که بوميان آن را باد مه نيز می خوانند. جهت اين باد از شمال و شمال باختری است و منطقه وسيعی را در بر می گيرد. اين باد در فصل های مختلف سال به طور متناوب می وزد و در تابستان سبب خنك شدن هوا می شود و از تبخير شديد جلوگيری می كند. بادهای ديگر اين منطقه (باد كهك و قاقزان) از بادهای موسمی هستند و از نوع سرد به شمار می روند.
آب و هوای شهرستان تاکستان نسبتا معتدل و خشك است. درمركز اين شهرستان بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها 40 درجه بالای صفر و كم ترين آن در زمستانها 20 درجه زير صفر است. موقعيت اقليمي مساعد, رودخانه هاي پرآب و وجود مردمي كوشا سبب شده چهره تاكستان يك منطقه باغي و با صفا بوده و از قابليت بالايي جهت جذب گردشگران برخوردار باشد.